عطر یار

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم

عطر یار

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم

به بوی زلف تو دم می زنم در این شب تار
وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۳۴ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

۲۳ خرداد۱۲:۵۳
یاد نگاه سرمه گون خوانده ست بر حالم فسون / مشکل که بیمار مرا برخیزد از بستر صدا

 

در این روش که تویی گر به مرده برگذری / عجب نباشد اگر نعره آید از کفنش

 

چندان نرمیدم ز تعلق که پس از مرگ / خاکم به بر خویش کشد نقش قدم را

 

تو کریم مطلق و من ‌گدا، چه‌کنی جز این ‌که نخوانی‌ام؟ / در دیگرم بنما که من به کجا روم چو برانی‌ام

۳
سر گشته | ۲۳ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۵۳
سر گشته | ۲۲ خرداد ۹۳ ، ۲۱:۰۳
سر گشته | ۲۱ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۲۳
سر گشته | ۰۴ خرداد ۹۳ ، ۱۵:۲۱
سر گشته | ۲۰ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۰۰
سر گشته | ۱۲ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۳۳
سر گشته | ۰۵ بهمن ۹۲ ، ۰۱:۳۰
سر گشته | ۱۶ دی ۹۲ ، ۰۰:۴۴
سر گشته | ۰۱ دی ۹۲ ، ۲۳:۳۸
سر گشته | ۰۸ آذر ۹۲ ، ۱۶:۰۰