عطر یار

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم

عطر یار

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم

به بوی زلف تو دم می زنم در این شب تار
وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۳۲ مطلب با موضوع «بصیرت و سیاست» ثبت شده است

۰۷ آبان۲۱:۱۸

تو یک سال گذشته فیلم و بیانیه و خبر "غلط کردم" گفتن های خیلی هایی که احساس گردن کلفتی می کردن و استکبار داشتن رو دیدیم.  چرا؟ چون واقعا پشیمون شده بودند؟ دست از کشف حجاب های علنی یا قمه کشی و آشوب یا نقض قانون برداشتن؟ نه، هر جا بتونن باز بی سروصدا کار خودشون رو می کنند. ولی ترسیدن. یکی از پلمپ شدن مغازه ش، یکی از مجازات جرمش، یکی شاید از جریمه سنگین، یکی از باطل شدن اجازه ی طبابتش و خلاصه هر کدوم از یک چیزی ترسیدن.

وجه مشترک تمام این ها هم دنیاشون بود. همه شون برای از دست دادن دنیاشون ترسیدن.

همین هم تفاوت این جماعت مستکبر با مظلومان و مسلمانان حقیقی فلسطین هست. این جماعت درک نمی کنند که چیزی با ارزش تر از دنیا هم ممکنه برای کسی وجود داشته باشه. چون تمام همت و اهداف و آرزوهاشون در دنیا خلاصه میشه.

بعضا به حساب خودشون مردم مظلوم فلسطین رو هم بی عقل حساب می کنند که چرا موقع حمله طوفان الاقصی فکر این کشتارها رو نکردید. یا اونایی که خوی استکباریشون به اندازه ی اربابان صهیونیست و سرمایه داران شون هست، این ها رو تمسخر هم می کنند.

اما چیزی که از این وحشی گری های معلوم و مشخص هست اینه که این رژیم منحوس و سردمداران و سرمایه داران حامیش هم ترسیدن. چرا؟ چون سربازان و مردم از دست رفتن؟ نه، می بینیم که پشیزی برای اسرای خودشون هم ارزش قائل نیستند. این ها هم بخاطر از دست دادن دنیا و سرمایه ها و اهداف و آرزوهاشون ترسیدن. بخاطر این که دنیاشون ضربه خورد و آسیب دید.

حالا مایی که این روزها داغدار برادران دینی مون و عزیزان و جگرگوشه هامون در فلسطین هستیم چه باید بکنیم؟ این همه نفرت، اشتیاق به استکبار ستیزی و مبارزه و جهاد رو چه کار کنیم؟

خیلی ها گمان می کنیم تنها راه حمایت ما همین تجمعات و شعاردادن هاست. که خوبه که باعث ترس و وحشت مستکبرین میشه که موثره ولی این عمل تناسبی با شدت بغض ما داره؟ همین کافیه؟ دل ما به همین ها آروم میشه؟ به همین راحتی میشه چنین داغ هایی رو فراموش کرد؟

نه. پس باید قدم پیش گذاشت و وارد مبارزه عملی تر و موثرتری شد. راه مجاهدت بازه خیلی هم وسیع هست.

یک نگاهی به قضایای پارسال بندازید. آشوب و فتنه ای که عواملش کاملا علنی و مستقیم از طرف همین صهیونیست ها و سرمایه دارهای مستکبر غربی تامین می شدند. مستقیم در ارتباط بودند، مستقیم جیره و حقوق می گرفتند و مستقیم دستورات اونها رو اجرا می کردند. برای مبارزه با این ها ما چه کردیم؟

یادتون هست تا مدت ها چقدر شرکت ها و استارتاپ هایی علنی و مستقیم تبلیغ و حمایت از این فتنه رو انجام میدادند؟ ما در مقابل این ها چه کردیم؟ ماجرای عکس کشف حجاب کارکنان طاقچه خاطرمون هست؟ چطور به سرعت انتشاراتی ها و مردم تحریم کردند. چرا این کار رو برای سایر این شرکت ها انجام ندیم؟

درسته خیلی از خود ما مردم داریم از طریق همین شرکتها نون در میاریم. ولی حقیقت اینه اون کسی که دغدغه مبارزه با استکبار رو داشته باشه قبل از این که ما به فکرش باشیم خودش این ها رو تحریم می کنه. مثل اون مغازه داری که نوشته بود از پذیرش بانوان بی حجاب معذوریم و بالاترش نوشته بود روزی رسون خداست. از طرفی ما هم یک سری وابستگی ها به این شرکت ها داریم ولی حقیقت دیگه ای که هست اینه که تا ما این ها رو تحریم نکنیم و فرصت سرمایه گذاری تو اون زمینه رو برای شرکت های رقیبش فراهم نکنیم کسی وارد رقابت باهاشون نمیشه.

لااقل می تونیم که استفاده مون رو ازشون در حد اضطرار کاهش بدیم که نمی تونیم؟ کمی از راحتی امروزمون بزنیم تا یک مستکبر رو قبل از این که مقابله باهاش سخت تر بشه سرجاش بنشونیم. قبل از این که مثل اربابانش خوی وحشی گری خودش رو نشون بده باید جلوی استکبارش رو بگیریم.

و البته همینطور هستند سایر شرکت های تجاری حامی یا متعلق به صهیونیسم و سرمایه داران مستکبر دنیا. خیلی هاشون رو به سادگی میشه کنار گذاشت. اگر قدرت خودمون رو نشون دادیم جلوی حضور خیلی هاشون رو در کشورهای مسلمان میشه گرفت.

پس تمام این داغ و نفرت و اشتیاق به مبارزه با استکبار رو هدایت کنیم به این سمت تا ان شاءالله این ها هم مثل سایر دنیاپرستان به زودی به غلط کردن بیفتن.

۰
سر گشته | ۰۷ آبان ۰۲ ، ۲۱:۱۸
۲۱ خرداد۰۱:۲۹

بسم الله الرحمن الرحیم

 

متن زیر نظری هست که در این مطلب درباره ی پوششی بودن یک نامزد و تفاوت حضور آقای جهانگیری در سال 96 با حضور نامزدهای جبهه ی انقلاب در این دوره نوشتم.

 

سلام علیکم

 

فکر می کنم استدلالتون کافی نیست. چون مشخصا آقای رییسی بیشترین اقبال رو بین نامزدهای جریان انقلاب داشتند و دارند و خواهند داشت. تقریبا چیزی شبیه نسبتی که آقای روحانی با آقای جهانگیری داشت. از ابتدا مشخص بود که بنا نیست اقبال به آقای جهانگیری بیشتر از آقای روحانی بشه. الان هم همینطوره. هر قدر هم که سایرین در تبلیغات و ارائه ی برنامه ها و ... خوب عمل کنند تقریبا محال هست که اقبال مردم بهشون بیشتر از آقای رییسی بشه.

یا برعکس اگر در سال 96 به فرض محال شرایط طوری پیش می رفت که به صورت مسلم و قطعی اقبال به آقای جهانگیری بیشتر از آقای روحانی می بود خب شرایط هم تغییر می کرد. همونطور که سال 92 تقریبا چنین شرایطی پیش اومد. ابتدا همه ی اصلاح طلب ها به آقای عارف رو آوردند و کمتر کسی روی آقای روحانی حساب باز می کرد. ولی در نهایت شرایط طوری پیش رفت که اقبال به آقای روحانی بیشتر از آقای عارف شد. هم بین عامه مردم و هم بین سیاسیون. کم کم بزرگان اصلاحات و کارگزاران شروع کردند به حمایت از آقای روحانی و در نهایت همه ی حمایت ها به سمت ایشون اومد و آقای عارف به نفع ایشون کنار کشید.

البته شاید هیچ کدوم از نامزدهای جریان انقلاب به نفع آقای رییسی کنار نکشند. اما اگر این کار رو بکنند قطعا برچسب پوششی بودن میخورند.

 

اما آیا تفاوت دیگه ای بین این دو ائتلاف وجود نداره؟

نکته ای که در مورد رقابت گفتید تقریبا از جهات دیگه درست هست. سوای این که بالاخره هر قدر هم سایر نامزدها در تبلیغ خوب عمل کنند تقریبا هیچ کدوم مقبولیت آقای رییسی رو نخواهند داشت و سوای این که این نامزدها با هم رقابت نمی کنند بلکه همگی با جبهه ی مقابل رقابت می کنند، اما در نهایت دارند برای خودشون تبلیغ می کنند نه آقای رییسی. کاری که سال 96 آقای جهانگیری نمی کرد. آقای جهانگیری برای دولت وقت که البته خودش هم جزئی از اون بود تبلیغ می کرد و نه خودش. و دولت به اسم رییسش شناخته میشه نه معاونش.

نکته ی دیگه ای که در ادامه ی نکته قبل میشه اضافه کرد اینه که هر کدوم از این نامزدها تقریبا در حد و اندازه ی آقای رییسی بلکه با برنامه تر و پربارتر هستند. بالاخص آقای جلیلی که تا به حال کسی تا این حد مسلط به مسائل و مشکلات کشور و با برنامه و راه حل برای مشکلات در هیچ کدوم از دوره ها حضور نداشته. پس هر کدوم از این آقایون فارق از مقبولیت و سابقه و ویژگی های فردی شون در حد و اندازه ی آقای رییسی هستند. چیزی که سال 96 وجود نداشت. آقای جهانگیری فقط برای دفاع و تخریب اونجا بود نه ارائه ی برنامه. البته شعار هم می داد ولی برنامه ای وجود نداشت.

همین رو بگیریم برای نکته ی بعدی. یعنی تفاوت نوع تبلیغ این دو ائتلاف. بالاخره ائتلافی که برای پوشش دادن و پوشاندن صورت گرفته با ائتلافی که با دغدغه ی دفاع از حق شکل گرفته یکی نیست. آمارسازی، دروغ، تهمت، مظلوم نمایی، جنجال درست کردن، دو قطبی سازی، احساسی کردن فضا و ایجاد حب و بغض های کاذب، لولو سازی از طرف مقابل، جنگ روانی و خلاصه هر کاری غیر از پاسخگویی و ارائه ی برنامه و راه حل که سال 96 اتفاق افتاد با چیزی که توسط نامزدهای انقلابی این دوره داره اتفاق میفته واقعا یکی نیست. نمی خوام بگم این ها معصوم و بی عیب و خطا هستند و اونها خود شیطانند ولی واقعا تفاوت تبلیغ این دو ائتلاف زمین تا آسمون هست و چیزی نیست که حتی عامه ی مردم متوجه نشن.

چیزی که آقای جلیلی سال 92 هم گفتند. این که فضای انتخابات بهترین فرصت ها برای بالا بردن سطح دغدغه ی سیاسی آحاد مردم، روشنگری و بصیرت افزایی بین مردم و معرفی جبهه ی انقلاب به مردم هست.

کاری که ایشون در قالب گفتگوهای "روایت ..." کردند نشون دهنده ی همین هست. روشنگری ای که در تبلیغات ایشون و نه فقط ایشون بلکه سایر نامزدهای جبهه ی انقلاب و به خصوص آقای زاکانی هم وجود داره فارق از نتیجه ی انتخابات یک برد به حساب میاد برای جبهه انقلاب.

همین که مردم روشنگری های ایشون در مورد fatf رو بشنون و در خاطرشون بمونه خودش یک برد هست. چون فردا روز دوباره یک عده نمی تونند مسئله ی fatf رو علم کنند برای ضعف های خودشون و دیگه مردم بهانه ی fatf رو از اونها قبول نخواهند کرد. در مورد برنامه ها هم همینطور هست. بالاخره برنامه ای که منطقی و همراه با پشتوانه ی فکری باشه و درست ارائه بشه سطح توقع مردم رو بالا میبره. باعث ایجاد مطالبه بین مردم میشه. دیگه کم کم بهانه ی تحریم و مذاکره و برجام رو مردم قبول نخواهند کرد.

۰
سر گشته | ۲۱ خرداد ۰۰ ، ۰۱:۲۹
۱۲ ارديبهشت۲۲:۰۵

بسم الله

 

جلسه آقای سعید جلیلی با عنوان "روایت مذاکره" بحث خیلی روشنگرانه و مهمی بود. ان شاءالله حتما گوش بدید و اگر تونستید انتشار بدید.

 

 

دانلود (11.4 مگابایت)

جلسات روایتگری آقای جلیلی همچنان ادامه داره و دو جلسه و روایت دیگه منتشر شده که از نظر بنده جلسه سوم یعنی "روایت سیاست خارجی واقعی" باز از مباحث خیلی روشنگرانه و مهم بود.

می تونید از سایت "حیات طیبه" مباحث رو پیگیری کنید.

روایت اول: روایت مذاکره قسمت اول | قسمت دوم

روایت دوم: روایت تحریم

روایت سوم: روایت سیاست خارجی واقعی قسمت اول | قسمت دوم

۰
سر گشته | ۱۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۲:۰۵
۲۶ شهریور۰۲:۳۹

بسم الله

 

عنوان، اسم گروهی هست که چند سالی میشه مطالب شون رو می خونم. همه مستند و محکم ارائه میشن و خدشه ای به مطالب شون ندیدم وارد بشه.

همونطور که قبل از این فکر می کردم شاید خیلی ها این گروه رو بشناسند یا شاید گروه های مشابهی رو بشناسند و لزومی نبوده که معرفی کنم. اما الان دیگه قطعا مطمئنم خیلی ها این گروه رو نمی شناسند. و متاسفانه خیلی ها تصور منطقی درستی هم از غرب و به اصطلاح کشورهای جهان اول ندارند.

در کشورهای جهان اول پیشرفت تکنولوژی و علوم مادی وجود داره اما آیا این پیشرفت ها شامل علوم انسانی و ابعاد غیر مادی انسان هم میشه؟ یا در این موارد موضوع برعکس هست؟

سوال دیگه این که آیا علوم پیشرفته مادی و تکنولوژی های پیشرفته در اختیار تمام مردم این کشورها هست؟ رفاه و آسایش مادی بین تمام مردم شون وجود داره؟ یا فقط مختص سرمایه دارهاست؟ چند درصد از مردم؟ این رو میشه از جنبش وال استریت و جنیش های مشابه مردم این کشورها پرسید.

این ها نیازی به شواهد و مدارک نداره. این ها نتایج عقلی و منطقی هست. حکومتی که بر مبنای انسان محوری بنا بشه به چه ارزشی جز حرص و طمع انسان پایبند هست؟ و حرص و طمع چه چیزی جز اختلاف های طبقاتی، جز ایجاد باندهای قدرت و سرمایه و ایجاد قفر شدید به بار میاره؟

خب مشخصه که برای دیگران از فقر و فلاکت چیزی نمایش نمیدن و تمام دوربین هاشون میره سمت دیگه. پس بیاید در پس ظاهر، حقیقت این کشورها رو ببینیم. اگر تمام عالم هم خلاف این حقیقت رو گفتند یک سوال برای اطمینان کافیه. که این آرمان شهر غرب بر چه ایده ای از حکومت و زندگی بشری استوار هست؟ اگر پاسخ انسان محوری و انکار خدا و معاد و نبوت بود شک نکنید همه ی عالم اشتباه می کنند و شما نه.

 

پیوند سایت خارج بدون فیلتر. البته از اسم سایت و گروه پیداست که کارشون نشون دادن همون پشت پرده های کشورهای به اصطلاح جهان اول هست. توضیحات اضافی بالا از حقیر بود.

+ تو سایت شون جایی ندیدم آدرس پیام رسان ها و رسانه هایی که توشون فعالیت دارند رو گفته باشند. از ایتا و تلگرام خبر دارم که با همین اسم (@kharej2025) کانال دارند. احتمالا اگر جای دیگه ای هم باشند با همین آدرس هست. لطفا شما مثل حقیر نباشید و فرض رو بر این بذارید که هیچ کس از کار این گروه خبر نداره. اگر به درد خودتون هم نمی خوره برای دیگران تبلیغ کنید تا شاید کمی این وهمیات بین مردم اصلاح بشه.

۶
سر گشته | ۲۶ شهریور ۹۹ ، ۰۲:۳۹
۰۸ ارديبهشت۱۸:۵۹

بسم الله الرحمن الرحیم

 

داشتم به جو و محیط و تاثیرش بر تربیت و رشد آدم ها و من جمله کودکان و افراد نابالغ فکر می کردم. به مهارت مادران و به صورت کلی خانم ها در این امر و بعد هم روش های جو سازی و تفاوت های این کار در خانم ها و آقایان و ... .

 

نهایتا رسیدم به فضا سازی رسانه های غربی و شباهتش با شیوه ی فضاسازی خانم ها که بیشتر حجم و گستردگی و بعد روانی و ظاهری داره. اما یک نقطه ی ضعف هم داره و اون پوک و پوچ بودن این فضا سازی هاست.

 

موضوع زمانی با اهمیت میشه که بدونیم این رسانه ها از تلویزیون و ماهواره و فیلم و مستندهای اجتماعی و سیاسی و خبرگزاری ها و اینترنت و فضای مجازی و ... همه در راستای حفظ و تحکیم یک نظام پوچ و توخالی حرکت می کنند و اگر فرض کنیم شاید فقط سه ماه این رسانه ها نباشند و در اختیار این نظام نباشند اون موقع یقین بدونید حقایق و واقعیاتی که با جو سازی رسانه ها دیده نمی شدند به چشم میان و فاتحه ی این نظام خوانده خواهد شد. بنابراین اگر کسی می خواد تهاجم فرهنگی غرب رو با تهاجم پاسخ بده یک راهش این هست که پایه ی رسانه های مدافع غرب رو بزنه. این رسانه ها هم مهاجم هستند و هم در واقع مدافع و اگر ما بتونیم به هر شکل و روشی این رسانه ها رو از دشمن بگیریم هم دفاع کردیم و هم حمله.

خب طبیعتا گرفتن رسانه ها از غرب کار ساده ای نیست اما می تونیم مخاطب رسانه ها رو ازشون بگیریم. اگر تونستیم یک شخص رو از این جو و فضای رسانه ای خارج کنیم در واقع یک نیرو رو از زمین دشمن به زمین خودمون آوردیم. مطمئنا اگر رسانه ی غربی برای کسی بی ارزش شد نظام و فرهنگ غربی هم متقابلا بی ارزش میشه.

۰
سر گشته | ۰۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۸:۵۹
۲۱ اسفند۱۸:۱۲

البتّه بعضی از بزرگان ما هستند که اینها رأی آوردن و نیاوردنشان، هیچ مِساسی به شخصیّت اینها پیدا نمیکند. بعضی هستند که مجلس خبرگان از حضور آنها بهره‌مند میشود، نه آنها از حضور در مجلس خبرگان. امثال جناب آقای یزدی یا جناب آقای مصباح، کسانی هستند که وقتی در مجلس خبرگان حضور داشته باشند، مجلس وزانت بیشتری پیدا میکند. نبودن اینها در مجلس خبرگان، به اینها هیچ‌گونه ضرری نمیزند. بله، برای مجلس خبرگان نبودن اینها خسارت است. شخصیّت برجسته‌ی اشخاص به معنویّات آنها، به داشته‌های معنوی آنها، به سرمایه‌های معنوی آنها است.

خیلی ها در این سال ها نسبت به آیت الله مصباح توهین و لجن پراکنی کردند. بعضی به عمد و با شناخت این کار را کردند و بعضی بازی خوردند و بواسطه ی حرف فلان شخص و فلان گروه این عمل را انجام دادند و متاسفانه عده ای هم توسط دشمن و رسانه های دشمن بازی خوردند.

وقتی هم صحبت از تکریم و تمجید آقا در مورد ایشان می شد می گفتند ملاک حال فعلی افراد است. خب این هم حال فعلی ایشان و ان شاءالله حالا همه متوجه منزلت و مقام ایشان باشیم.

برای این حرف هم که ملاک حال فعلی افراد هست هم جواب بوده و هست. بله ملاک حال فعلی افراد هست ولی دقت کنیم اگر آقا از فلان شخص تعریفی کردند و آن شخص بعدها دچار لغزش و خطایی شد آن خطا را هم گوشزد کردند. این طور نبود که به خاطر حال آن زمان تمجید پای همان حرف شان بمانند. گوشزد خطا و اشتباهات هم همیشه از طرف ایشان بدون نام بردن از شخص بوده و هست برخلاف جایی که تمجید می کنند که به طور معمول اسم می آورند. اما آیا درباره ی آیت الله مصباح این طور بود که بعد از آن تمجید جایی از عمل و حرف ایشان انتقاد کنند؟

 

پریروز اینجا روایتی نوشتم. البته منظور از روایت روشنه ولی دقت کنید در کلام حضرت آقا و بعضی از مسئولین و اختلاف نگاه ها. الان در کشور دقیقا کسانی رو داریم که بر خلاف تذکرات پیاپی آقا درباره ی نفوذ و جنگ فرهنگی و اقتصادی و ... و دقیقا مطابق روایت طوری حرف می زنند و تبلیغ و رفتار و عمل می کنند که انگار هیچ جنگی وجود نداره. هنوز خیلی از صحبت های صریح این آدما تو گوشم هست. همون هایی که آقا گفتند چهره ی امریکا رو بزک می کنند و ... .

حواسمون باشه این ها با مردم و ملت می خوان کاری بکنند که بشن مثل مردم کوفه و کسانی که امام علی علیه السلام در موردشون چنین گفته.. میخوان روحیه ی جهاد و انقلابی گری رو از بین مردم و به خصوص جوان ها از بین ببرند. حالا گاهی واقعا نفوذی دشمن هستند و گاهی صرفا دنبال منافع زودگذر خودشون در فلان مقام و جایگاه سیاسی و اقتصادی و ... .

 

پی نوشت: سخنان دیروز آقا خیلی مهم و کلیدی بود. تکلیف خیلی حرف ها و شبهات و ... رو روشن کردند.

+ شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها رو تسلیت عرض می کنم:

صدق رسول الله

مصیبت علی علیه السلام

برگ ریزان

وای و ویل!

۳
سر گشته | ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۱۲
۰۶ اسفند۰۰:۵۱

بسم الله الرحمن الرحیم

 

متاسفانه می بینیم که مثل انتخابات گذشته یک جوی بین خیلی ها ایجاد شده که من به فلانی رای میدم اگرچه قبولش ندارم ولی می ترسم بدتر از اون رای بیاره و به همین خاطر از اصلح خودم میگذرم.

دوستان خواهش می کنم دقت کنید مسئله ی وظیفه مطرح هست نه نتیجه. ما باید صرفا به وظیفه ی خودمون که انتخاب اصلح هست عمل کنیم و تحت تاثیر جوی که گاها عامدانه در جامعه ایجاد میشه قرار نگیریم.

هیچ کس با هیچ دلیل و برهانی نمی تونه به قطع و یقین بگه که فلانی رای نمیاره پس بهش رای ندید و بیاید به اصطلاح دفع افسد به فاسد کنید.

به فرض هم که به خاطر رای به اصلح بدترین شخص رای بیاره و حتی شخص به اصطلاح صالح هم رای نیاره اون وقت کسی که به اصلح رای داده می تونه بگه من حجت دارم ولی اونی که به صالح یا شخص دیگه ای رای داده چه حجتی داره؟ اگر چنین بشه کسی که به اصلح رای داده مقصر نیست. دقت کنید کسی مقصر هست و مورد بازخواست و عتاب قرار میگیره که به غیر اصلح رای داده.

مسئله ی تکلیف گرایی هست نه هیچ چیز دیگه و دقت کنید که نباید تحت تاثیر جو و فضاهای خاص از تکلیف و وظیفه ی خودمون عدول کنیم.

 

اینجا رو هم مطالعه کنید. مخصوصا سوال آخر.

+ منظور و مخاطب من شخص خاصی نبود. چند موردی رو تو وبلاگ های مختلف و با اشکال مختلف دیدم و خواستم اینجا بنویسم که اگر بحث و شبهه ای هم هست یا بنده نظرم رو اصلاح کنم یا شبهه برای دیگران حل بشه.

۸
سر گشته | ۰۶ اسفند ۹۴ ، ۰۰:۵۱
۱۴ آذر۱۵:۳۳

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یک زمانی نمی دونم از یکی از آشناهای عاشق و دل خسته ی غرب و شرق داستانی در مورد یکی از مقامات ژاپنی شنیدم که به نظرم رییس جمهوری چیزی بود! مضمون داستان این بود که یک نفر اشاره ای به جنگ جهانی دوم و بلایی که امریکا سر ژاپن آورده میکنه و به این آقا میگه چرا شما حالا نمی دونم مرگ بر امریکا نمیگید و این قدر روابط خوبی با امریکا دارید و خلاصه دشمنی با امریکا ندارید یا یه صحبتی شبیه به این که این آقای رییس جمهور جواب میده همین که روی میز رییس جمهور امریکا تلفن پاناسونیک ژاپن هست یعنی دشمنی ما و پیروزی ما بر امریکا...

حالا این آشنای ما منظورش به مرگ بر امریکا گفتن مردم بود که معنی نداره و باید اگر کاری می کنیم در عمل باشه.
 
امروز ناخودآگاه یاد این قضیه افتادم و داشتم فکر می کردم که واقعا انقلاب ما و کشور ما هیچ پیروزی در مقابل امریکا و غرب نداشته!؟
یک جواب ساده هست که ما هم بریم پیشرفت های ساده خودمون رو که الی ماشاءالله زیاد هم شده مقایسه کنیم و بگیم این ها هم پیروزی های ماست اما به ذهنم رسید که بگم انقلاب ما یک انقلاب فرهنگی بوده نه به فرض اقتصادی و ... پس باید اگر دنبال پیروزی هم می گردیم تو زمینه فرهنگی و مکتبی دنبالش بگردیم نه مسائل اقتصادی و ... . ژاپن رفت دنبال اقتصاد سرمایه داری و مکتب و روش همون غربی ها رو پیش گرفت و باهاشون به رقابت پرداخت و در جاهایی هم به پیروزی رسید اما ما رفتیم سراغ مکتب اسلام و فرهنگ اسلامی رو پیش گرفتیم و اگر رقابت و جنگی هم بین ما و غرب هست باید تو مسائل فرهنگی و بین فرهنگ اسلامی و انقلابی با فرهنگ سرمایه داری ببینیم.
 
حالا با این صورت مسئله چطور؟ واقعا ما پیروزی نداشتیم؟
اتفاقا با تمام آسیب هایی که از فرهنگ غرب خوردیم پیروزی هامون خیلی بیشتر بوده. این همه انقلاب هایی که شکل گرفته، این همه روحیه جهادی که بین مسلمان ها شکل گرفته و این همه گروه های جهادی پیروزی های ما هستند.
این همه آمارهایی که در مورد پیشرفت و رشد اسلام در بین مردم غرب و شرق و در قلب کشورهای غربی از انگلیس و فرانسه تا خود امریکا هست و همین که غربی ها این طور احساس ترس و خطر کردند و مجبورند این همه برای اسلام هراسی هزینه کنند یعنی پیروزی ما.
این که به قول حضرت آقا رییس جمهور فلان کشور غربی هر جا بین عموم مردم میره ازش با لنگ کفش و گوجه فرنگی استقبال می کنند و فلان مقام کشور ما وقتی میره خیل جمعیت و مردم به استقبالش میان و تکریمش می کنند یعنی پیروزی ما.
این که بدون مبالغه و اغراقی تقریبا در تمام کشورهای جهان یک عده کثیری از مردم عاشق ایران و رهبر ما هستند یعنی پیروزی ما.
 
پیروزی ما رو باید تو قلوب ملت ها جستجو کرد نه روی میز رییس جمهور امریکا ..
اتفاقا اون هایی که مدام با نگاه منفی به این ملت و مردم نگاه می کنند باید همین روزهای راهپیمایی بیان بین مردم و ببینن که این مردم هم چنان پای آرمان هاشون و فرهنگ و مکتب شون هستند. نمیشه از بعضی فرهنگ هایی که بین ما شکل گرفته چشم پوشی کرد که اتفاقا همون بدبین ها و بعضا مسئولین بی مسئولیت و همین روشنفکرمآب ها و عاشق های غرب و شرق باعث و بانی و پیاده نظام دشمن بودند در شکل گرفتن این فرهنگ ها، اما بالاخره این جا و دقیقا بین مردم عادی و کوچک و بزرگ و مرد و زن و پیر و جوون ما و اعتقادات شون میدون جنگ ماست. اگر دو تا میزنیم ممکنه یکی هم بخوریم ولی باز هم قلوب این مردم با مکتب و انقلاب خودشونه ..
 
پی نوشت: با این نگاه اون قدر پیشرفت ها و پیروزی های ما زیاد و بزرگ هست که هر چقدر هم بگیم کم گفتیم. خیلی مصادیق دیگه هم به ذهنم رسید اما همین قدر برای اشاره کافی هست.
 
+ ببینید: مستند خون های بدون رنگ. مستند کوتاهی در ارتباط با حمله تروریستی پاریس و ..
سر گشته | ۱۴ آذر ۹۴ ، ۱۵:۳۳
۰۴ مهر۱۹:۰۰
آری ، در منطق استکبار جهانی هر که بخواهد برائت از کفر و شرک را پیاده کند متهم به شرک خواهد شد، و مفتی ها و مفتی زادگان این نوادگان بلعم باعوراها، به قتل و کفر او حکم خواهند داد. بالاخره در تاریخ اسلام می بایست آن شمشیر کفر و نفاقی که در لباس دروغین احرام یزیدیان و جیره خواران بنی امیه - علیهم لعنه الله - برای نابودی وقتل بهترین فرزندان راستین پیامبر اسلام ، یعنی حضرت ابی عبدالله الحسین - علیه السلام - و یاوران با وفای او، پنهان شده بود مجددا از لباس همان میراث خواران بنی سفیان به درآید و گلوی پاک و مطهر یاوران حسین - علیه السلام - را در آن هوای گرم ، در کربلای حجاز و در قتلگاه حرم ، پاره کند؛ و همان اتهاماتی را که یزیدیان به فرزندان راستین اسلام زدند و آنان را "خارجی " و "ملحد" و "مشرک " و "مهدورالدم " معرفی کردند،درست همان را به رهروان راه آنان وارد آورند؛ که ان‏شاءاللّه‏ ما اندوه دلمان را در وقت مناسب با انتقام از امریکا و آل سعود برطرف خواهیم ساخت و داغ و حسرت حلاوت این جنایت بزرگ را بر دلشان خواهیم نهاد، و با برپایی جشن پیروزی حق بر جنود کفر و نفاق و آزادی کعبه از دست نااهلان و نامحرمان به مسجدالحرام وارد خواهیم شد.
۸
سر گشته | ۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۰۰
۰۴ مهر۱۲:۳۰
شکستن کعبه مسئله ای نیست که بشودازش همین طوری گذشت . اگر ما از مسئله قدس بگذریم ، اگر ما از صدام بگذریم ، اگر مااز همه کسانی که به ما بدی کردند بگذریم ، نمی توانیم [از] مسئله حجاز بگذریم . مسئله حجاز یک باب دیگری است ، غیر [مسائل ] دیگر.
و لازم است زنده نگه داشتن این روز؛ روزی که این خیانت شد به اسلام . و الان ماه محرم نزدیک می شود. ماه محرم برای ما خیلی عزا هست ؛ لکن سیدالشهدا - سلام الله علیه - هم فدا شد؛ برای اینکه در مکه نماند که نبادا به ساحت قدس مکه جسارت بشود.
 
۱
سر گشته | ۰۴ مهر ۹۴ ، ۱۲:۳۰