عطر یار

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم

عطر یار

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم

به بوی زلف تو دم می زنم در این شب تار
وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۳۲ مطلب با موضوع «بصیرت و سیاست» ثبت شده است

۰۴ مهر۰۱:۳۰

خار راه منی‌ ای‌ شیخ! ز گُلزار برو

از سر راه من ای‌ رند تبهکار! برو

تو و ارشاد من؟ ای‌‌ مُرشد بی‌ رُشد و تباه!

از بَرِ روی‌ من ای‌ صوفی‌ غدّار! برو

ای‌ گرفتار هواهای‌ خود، ای‌ دیر نشین!

از صفِ شیفتگانِ رُخ دلدار برو

ای‌ قلندر منش، ای‌ باد به کف، خرقه به دوش!

خرقه‌ی شر ک تُهی‌ کرده و بگذار برو

خانه‌ی‌ کعبه، که اکنون تو شدی‌ خادم آن

ای‌ دغل! خادِم شیطانی‌ از این دار، برو

زین کلیسای‌ که در خدمت جبّاران است

عیسیِ مریم از آن خود شده بیزار، برو

ای‌ قلم بر کفِ نقّادِ تبهکار پلید!

بنه این خامه و، مخلوق میازار، برو

امام خمینی رحمة الله علیه

 

ادامه مطلب بازخوانی کلام امام خمینی رحمة الله علیه درباره جنایت کشتار حجاج توسط آل سعود

۳
سر گشته | ۰۴ مهر ۹۴ ، ۰۱:۳۰
۰۱ مرداد۱۲:۲۹
 
 
۱
سر گشته | ۰۱ مرداد ۹۳ ، ۱۲:۲۹
۱۹ اسفند۱۹:۱۴

بسم الله الرحمن الرحیم

 

پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود:

من براى امّت خود از مؤمن و مشرک نمى ترسم؛ زیرا مؤمن را ایمانش مانع مى شود و مشرک را نیز همان کفرش سرکوب مى کند. اما ترس من براى شما از منافق زبان بازى است که حرف هایى مى زند که شما بدان اعتقاد دارید و کارهایى مى کند که شما به آنها اعتقاد ندارید.

 

وقتی پیامبر بزرگوار اسلام بیشتر از هر مسئله ای از منافق زبان باز برای امت خود می ترسند چه معنایی دارد؟

یا این که در روایات دیگری داریم که اسلام هیچ گاه از کفر و شرک شکست نخورده است بلکه همواره علت شکست مسلمانان نفاق بوده است. و روایات مشابه این چنین که در منابع ما زیاد هست چه معنایی دارند؟

هشدار بسیار روشن است. بزرگترین خطر و بزرگترین دشمن برای اسلام و مسلمانان نفاق است و شرک و کفر در درجات بعد قرار می گیرند.

بیشتر هوشیاری مسلمانان باید نسبت به منافقین باشد و بزرگترین میدان نبرد مسلمانان میدان نبرد با نفاق است.

این هوشیاری مستلزم شناخت دقیق منافق و عوامل نفاق است. مستلزم شناخت صفات انسان منافق است.

 

اما در روایت به زبان بازی منافق هم اشاره شده است که اهمیت زیادی دارد. شاید در دوره ما زبان بازی به تبلیغات و دستگاه تبلیغی ترجمه شود، کما این که در صدر اسلام هم معاویه و دستگاه تبلیغاتی او یکی از بهترین مصداق های این روایت بود.

تبلیغاتی که ظاهر اسلامی داشت و دارند اما در پس این تبلیغات بزرگترین خیانت ها به اسلام شده و می شود.

 

مسئله نفاق در زمان پیامبر ص بعد از مهاجرت به مدینه و تشکیل نظام اسلامی مطرح شد. در واقع پیش از آن و در مکه شرک و کفر آن چنان قدرت و تسلط بر اسلام داشتند که دشمنی علنی با اسلام بکنند. ولی همین که اسلام شروع به قدرت گرفتن کرد دشمنی ها وارد شکل دیگری شد و مشرکان و کافران در غالب نفاق وارد جنگ با اسلام شدند و هر کدام در زمانی و در جایی و در فتنه و معرکه ای نقاب نفاق کنار گذاشتند و به دشمنی علنی پرداختند تا بلکه بتوانند ضربه نهایی را وارد کنند. بعضی هم جانب احتیاط را بیشتر حفظ کردند و با دقت بیشتری عمل کردند. معاویه که جنگ صفین را به راه انداخت همین که شکست را نزدیک دید دوباره نقاب نفاق به چهره زد و فتنه حکمیت به راه انداخت.

 

این تاریخ و این عملکرد منافقین در مورد جمهوری اسلامی هم تکرار شده و می شود و ما باید نسبت به این مسئله بیشتر از هر خطر دیگری هوشیار باشیم. در کشور ما نیز دوره دشمنی علنی گذشته و سال هاست که نوبت به نفاق و دشمنی و براندازی نرم رسیده است. نوبت به نفوذ در حاکمیت و مدیریت امور امت اسلامی رسیده است و نوبت به دستگاه های تبلیغات منافقین رسیده... .

 

+ به نظرم مسئله نفاق زیاد جای کار داره. اولین قدم شناخت منافق و نفاق هست، دومین قدم شناخت راه های عملکرد منافقین هست و راه های مقابله با اون ها و در نهایت شاید یکی دیگه از مهم ترین کارها بازخوانی تاریخ نفاق در اسلام هست. ان شاءالله توفیق شناختن و شناساندن منافق و مبارزه در این جبهه سخت رو داشته باشیم.

+ عمری باشه و توفیقی باشه این مطلب ادامه پیدا می کنه...

 

+ یک مدت نیستم، از به زودی تا نمی دونم کی! التماس دعا

سر گشته | ۱۹ اسفند ۹۲ ، ۱۹:۱۴
۰۵ مرداد۱۲:۳۲

  ماه عسل برنامه ای که چند سالی از شبکه سوم سیما ساعتی قبل از افطار پخش می شود. این برنامه ظاهرا ساختاری مهمان محور دارد. و داستان هر قسمت آن را مهمان هایی با سلایق گوناگون و از قشر های گوناگون شکل می دهند. اما به نظر می­رسد مجری آن مهمترین چالش هر ساله­ی آن است.

این برنامه که توانسته با شیوه ی خاص خود ببننده های فراوانی را در این چند ساله جذب کند تقریبا از سیستم «یکی در میان علیخانی» برای مجریانش استفاده می­کند و امسال هم با توجه به اینکه سال گذشته سید علی ضیا  اجرای آن را بر عهده داشت، لاجرم نوبت به علیخانی رسیده است.

اما برنامه دارای ایراداتی است و می توان با برطرف کردن آن به تاثیرگذاری هرچه بیشترش کمک کرد.

1) این برنامه در انتخاب سوژه های خود به جز تعدادی اندکی نتوانسته سوژهایی در عین خاص بودن، ارزشی انتخاب کند. متاسفانه حتی گاهی صرف اخلاقی نگاه کردن به مسائل این برنامه را به سمت سکولار شدن سوق داده و این برای جامعه اسلامی خطرناک است . حتی این برنامه می توانسته با نگاه عمیق تری به مشکلات امروز جامعه ی ما برنامه های هدف­مندتری برای مخاطبان خود تهیه کند ولی گاها  پرداختن به بعضی مسائل که صرفا جذب مخاطب یا سرگرمی دارد در این برنامه سبب شده که این برنامه از مسیر اصلی خود که تاثیرگذاری حداکثری است، منحرف شود و نتواند به درستی از این ساعات پر برکت و سر شار از معنویت که راه  تاثیر گذاشتن بر مخاطب باز تر است، بهره ببرد. این برنامه با دید بازتر می تواند با طرح مسائلی همچون امربه معروف در قالب دعوت از مهمان هایی همانند یک از خانم هایی که در جریان امر به معروف ضربه دیده اند که این روزها در هیاهوی مسائل سیاسی و بی توجهی مسئولین و حتی نیروی انتظامی گم شده اند، به احیای این واجب فراموش شده کمک زیادی کند و از این ساعات پر طرفدار بهترین استفاده را بکند.

 مگر پرداختن به یکی از این خانم هایی که جانشان را به خاطر دینشان به خطر انداخته ارزش کمتری از دعوت دو زوج کوهنورد یا نمونه هایی همچون این را دارد؟    

2) اما  نقد بعدی که می توان وارد کرد این است که مجری این برنامه با اینکه از مجریان توانای سیما است، متاسفانه یا توانایی انتقال حالات معنوی هنگام افطار را به مخاطب خود ندارد یا نمی­خواهد داشته باشد. آیا مجری­ای که اجرای برنامه­ی نوروز را بر عهده دارد نباید تفاوتی میان آن فضا و اجرای ویژه برنامه­ی افطار قائل شود. این شاید گمشده­ای باشد که تهیه کنندگان ماه عسل همواره به دنبال آنند و در نا خودآگاه­شان متوجه کمبود در نحوه­ی اجرا می­شوند ولی راه تعویض مجری را اشتباه طی می­کنند. و البته عوض شدن مجری این برنامه در هر دوره موکد این قضیه است. گرچه شاید برای تیم "ماه عسل" احسان علیخانی با توجه به توانایی اجرای مناسب، گزینه­ی مناسبی برای رجوع باشد. ولی نکته­ی اصلی همان حل نشدن مجری در فضای معنوی پیش از افطار است. نمونه­ی خوبی برای حل شدن مجری در برنامه­ای معنوی را می­توان مجری سال های قبل برنامه سحرگاهی شبکه یک دانست. همان "آقای جمشیدی" که کاملا در برنامه حل می شد و حس معنوی لحظات سحر را به زیبایی به مخاطب خود منتقل می کرد.

3) البته در هر صورت نمی‌توان تعداد بینندگان بالای این برنامه را نفی کرد ولی علاوه بر حضور سوژه­های جذاب – معروف و یا خارق العاده- از دلایل پرطرفدار شدن این برنامه ضعف سایر شبکه ها و عدم برنامه ریزی درست آنها برای برنامه های هنگام افطار است. اینجاست که تنها برنامه­ی زمان افطار شبکه های اصلی سیما توانسته است مخاطب زیادی را به خود جذب کند و نباید به طرفداران زیاد این برنامه دلخوش کرد زیرا مخاطب تنها انتخاب را برای برنامه­های هنگام افطار دارد و برنامه های شبکه های استانی نیز نتوانسته اند آنچنان که باید و شاید راضی کننده باشند.

پی‌نوشت: برای آنکه استقبال از این موضوع بیشتر شود مخاطبین نیز می توانند با ارسال پیامک به 20000355 و یا تماس تلفنی با 27863000 و یا ارسال پست الکترونیکی به آدرس maheasal@tv3.ir درخواست دعوت این خانم ها را در برنامه ماه عسل داشته باشند.

پ ن : این مطلب در خبرنامه دانشجویان ایران

۶
مجتبی مرادی | ۰۵ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۳۲
۲۸ تیر۰۱:۴۶

قسمتی از مصاحبه زن مسلمان شده ژاپنی با تسنیم

دوست دارم به مقام معظم رهبری «آقا» بگویم

 

اتسوکو که به مقام معظم رهبری علاقه زیادی دارد درباره اینکه چرا ایشان را مانند ایرانی ها «آقا» و نه رهبر خطاب می کند می گوید: من اول نمی‌دانستم چرا مردم به ایشان آقا می گویند از شوهرم پرسیدم آقا کیست گفت یعنی رهبر و من دوست داشتم به ایشان آقا بگویم چون احساس عزیزی و نزدیکی به ایشان می کنم.

وی سه سال است که در ایران زندگی می‌کند اما معتقد است رابطه اش با والدی بهتر شده و علیرغم ندیدنشان در این سه سال، هر هفته با آنها تماس تلفنی دارد. اتسوکو می‌گوید: ایران دو مرز دارد: مرز معنوی و مادی. هر کسی که به دنبال حقیقت باشد، در مرز معنوی ایران قرار می‌گیرد و «آقا»، رهبر تمام این افراد است.

۳
مجتبی مرادی | ۲۸ تیر ۹۲ ، ۰۱:۴۶
۰۲ تیر۲۳:۵۷

سخنرانی استاد حسن رحیم پور ازغدی در مورد خطرات تهدید کننده انقلاب و چگونگی از بین رفتن اصول و سیرت انقلاب و ربودن آن...

مقدمه ای بر بحث و طرح مسئله:

 

 

نگرانی مهم تکنوکرات ها و تکنوکراسی:

 ربوده شدن انقلاب توسط ... .

 

 روش ربایندگان انقلاب و روشنفکران ... .

پی نوشت: این سه قسمت برگزیده از سخنرانی بود که توصیه می کنم به صورت کامل اون رو گوش بدید به این آدرس:

 

 

این عید فرخنده بر عاشقان منتظر مبارک

 

زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست 
گر سر کنم حکایت هجران غریب نیست 
جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش 
کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست 
گم گشته دیار محبت کجا رود 
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست 
عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد 
ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست 
در کار عشق او که جهانیش مدعی ست 
این شکر چون کنیم که ما را رقیب نیست 
جانا نصاب حسن تو حد کمال یافت 
وین بخت بین که از تو هنوزم نصیب نیست 
گلبانگ سایه گوش کن ای سرو خوش خرام 
کاین سوز دل به ناله ی هر عندلیب نیست

 

هوشنگ ابتهاج

 

 + پاسخ قسمتی از این شعر توسط نغمه مستشار نظامی داده شده که زیباست:

 

...هر کس به یاد توست تو می بینی اش به لطف
کو عاشقی که یار به حالش نظر نکرد؟

«ای خواجه درد نیست و گرنه طبیب هست»
حافظ چه قدر درد تو را نیک گفته است!...
۹
سر گشته | ۰۲ تیر ۹۲ ، ۲۳:۵۷
۰۹ خرداد۲۳:۲۰

قالیباف: تا پیشرفت نباشد عدالت یعنی توزیع فقر/ جلیلی: حضرت علی فرمود در عدالت است که پیشرفت شکل می گیرد

کمتر از سه هفته به برگزاری انتخابات یازدهم ریاست جمهوری فرصت باقی است و روزانه مواضع مختلفی از سوی کاندیداهای حاضر در صحنه منتشر می شود.

در همین راستا محمد باقر قالیباف در برنامه گفتگوی ویژه خبری حاضر شد و ضمن ارائه نقطه نظرات مختلف خود در عرصه های مختلف، در پاسخ به پرسش مجری برنامه که نظر وی را درباره دهه پیشرفت و عدالت جویا شد گفت: "به نظر من این بحث یک مقدمه ای دارد مقدمه اولش این است بنده اگر رئیس دولت شدم می خواهم تصمیم بگیرم برای پیشرفت کشور چون تا پیشرفت اتفاق نیفتد عدالت در واقع توزیع فقر است."

این جملات در حالی از سوی شهردار تهران بیان شد که نشان می دهد اولویت وی برای اداره کشور؛ نه عدالت بلکه "پیشرفت" است؛ هر چند وی به درستی اعلام می کند بدون پیشرفت؛ عدالت معنایی جز توزیع فقر ندارد و این مساله ای است که در سخنرانی اول فروردین 87 رهبر انقلاب نیز مورد اشاره ایشان قرار گرفته است. ایشان می فرمایند: "نه عدالتِ بدون پیشرفت مطلوب است، نه پیشرفتِ بدون عدالت. عدالت بدون پیشرفت یعنی برابری در عقب ماندگی، برابری در فقر؛ این را نمی خواهیم. پیشرفت بدون عدالت را هم هرگز مطالبه نمی کنیم؛ پیشرفت، همراه با عدالت." اما نکته مهم و مورد غفلت قرار گرفته این است که قالیباف بر اولویت خود بر مقوله پیشرفت نسبت به عدالت تاکید می کند و صراحتا می گوید مقدمه رسیدن به عدالت، "پیشرفت" می باشد. نکته ای که یادآور مشی عمومی دولت هاشمی رفسنجانی و در آن برهه اینگونه استدلال می شد که ابتدا کشور باید توسعه پیدا کند و بعد به سمت عدالت حرکت کرد.

در همین باره رهبر معظم انقلاب در 8 شهریور 1384 در دیدار اعضای هیئت دولت ضمن تاکید بر مقدم بودن عدالت بر دیگر ارزش ها می فرمایند: "نباید ارزش عدالت به عنوان یک ارزش درجه ى دو کم کم در مقابل ارزشهاى دیگر به فراموشى سپرده شود؛ در نظام ما این خطر وجود داشته است. ارزش هاى دیگر هم خیلى مهم است؛ مثلاً ارزش پیشرفت و توسعه، ارزش سازندگى، ارزش آزادى و مردم سالارى. مطرح کردن ارزش عدالت مطلقاً به معناى نفى اینها نیست؛ اما وقتى ما این ارزش ها را عمده مى کنیم و مسأله ى عدالت و نفى تبعیض و توجه به نیازهاى طبقات محروم در جامعه کمرنگ مى شود، خطر بزرگى است."

از طرف دیگر دکتر سعید جلیلی نیز در برنامه گفتگوی ویژه خبری حاضر شد و در پاسخ به همین سوال نکته مهم و قابل تاملی را بیان کرد. وی با اشاره به فرمایش معصوم در این باره گفت: "فرمایش حضرت علی علیه السلام هست که فی العدل سعه؛ یعنی در عدالت هست که پیشرفت شکل می گیرد، اگر بتوانیم فرصت های لازم را فراهم کنیم که همه این ظرفیت ها به موقع استفاده بشود فرصت های برابر داشته باشند حتماً به دنبال خودش پیشرفت را خواهد داشت."

در مجموع به نظر می رسد با دقت در مواضع آشکار کاندیداهای حاضر در صحنه می توان عیار گفتمانی آنها و نسبت هر یک با گفتمان انقلاب اسلامی را سنجید؛ مساله ای که بدون تردید در انتخاب رییس جمهور اصلح برای اداره کشور طی سالهای آتی اولویت اصلی خواهد بود.

منبع :رجا نیوز

۰
مجتبی مرادی | ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۲۰
۰۷ خرداد۱۵:۴۹

بسم الله الرحمن الرحیم

"خود داوطلبان محترم هم باید رعایت کنند. کار را با حماسه، با شور، با غیرتمندى، اما بدون چالش، بدون منافرت پیش ببرند. ظرافت کار اینجا است که ممکن است سکون و سکوت و جمود و خمودگى وجود نداشته باشد، نشاط باشد، تحرک باشد، در میدان و در عرصه گفتگو باشد - گفتگوهاى گرم و داغ - درعین‌حال نفرت‌پراکنى نباشد؛ این میشود. این یک نکته‌اى است که آقایان داوطلبان محترم خوب است که رعایت کنند."

بیانات اخیر رهبری در دانشگاه امام حسین علیه السلام

 

تخریب و شیطنت، اتهام و دروغ پردازی، بزرگ جلوه دادن اشتباهات دیگران و در مفابل کوچک جلوه دادن اشتباهات خود، گزینش قسمتی از صحبت های دیگری برای تخریب او و نادیده گرفتن باقی کلام و پس و پیش آن و به طور کلی سوء استفاده از ناآگاهی های مخاطب و مردم برای تخریب شخصیت دیگری در ذهن مردم...

این ها مسائلی هست که این روزها به وفور می توان در بین مسائل سیاسی کشور ملاحظه کرد در حالی که رهبری بزرگوارمان بارها و بارها سیاسیون را از این چنین اعمالی منع کرده اند.

 

این که چرا این اعمال با وجود قبح و منع بسیار باز هم ادامه دارند مسلما ریشه در یک سری عداوت های قبیله ای و حزبی و قدرت طلبی و طمع برای جاه و مقام و ثروت دارد و الا کسی که شایستگی داشته باشد نیازی نیست برای بالا بردن خود دیگران را پایین بیاورد و کسی که حرفی برای گفتن داشته باشد نیازی به حاشیه سازی برای انحراف و فریب افکار مردم ندارد.

 

این تخریب ها نتایجی را به دنبال دارد که مسلما به نفع ملت و مردم نیست اگر چه ممکن هست گاهی به ظاهر به سود اشخاصی بشود.

اولین نتیجه اش ایجاد دشمنی و عداوت بین مردم عادی است. چون اصولا خود کاندیدها پس از پایان انتخابات خیلی راحت و بدون هیچ دشمنی و عداوتی در ظاهر با رقیب دیروز خود سر پست و مقام هایشان بازمی گردند و هیچ آسیبی در این تخریب ها نمی بینند بلکه تنها مردم و طرفداران آن ها هستند که به جان هم می افتند. البته سیاسیون و خبرنگاران و نویسندگان و خبرگزاری ها و ... حامی کاندیدها هم هیچ آسیبی نمی بینند و مانند قبل به فعالیت خود ادامه می دهند.

نتیجه دیگر آن مخلوط کردن حق و باطل و مشتبه کردن مسائل برای مردم است. به تبع این ها بی منطقی و افزایش تعصب های بی جا هست و در پی آن رای آوردن شخص و کاندیدی که اصلح نیست اما به دلیل وجود فضای بی منطق و احساسی رای می آورد...

 

پس خیلی واضح هست کسانی که دست به این چنین اعمالی می زنند جدا از این که سیاسی هستند یا نویسنده و یا خود کاندید به دنبال سوء استفاده از مردم برای رسیدن به قدرت هستند و به خود مردم اهمیتی نمی دهند بلکه به آنها به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف خود نگاه می کنند.

 

اما در پی ایجاد کینه و نفرت بین مردم و مخلوط کردن حق و باطل و مشتبه کردن مسائل نتایج خطرناک دیگری هم وجود دارد.

در پی مخلوط کردن حق و باطل و مشتبه کردن مسائل، بی منطقی و احساسی برخورد کردن و به مرور بصیرت زدایی از مردم هست. در پی مکر و حیله های سیاسی، بی اعتمادی و بی رغبتی مردم به سیاسیون و شرکت در مسائل سیاسی کشور و در نهایت بی اعتمادی به اصل نظام هست. نتیجه خطرناک ایجاد کینه و نفرت در بین مردم از بین رفتن وحدت سیاسی کشور هست. این نتایجی است که کشورهای غربی با آن مواجه شده اند و می توان آن را به وضوح در نظام های غربی دید.

آن چه که مسلم هست در این درگیری های سیاسی بیشترین سود را دشمنان نظام می برند و نه کاندیدها و سیاسیون کشور مگر این که خدایی ناکرده دست بعض از آن ها در کاسه دشمنان باشد. آن اشخاصی که به این حاشیه ها می پردازند دانسته یا ندانسته و خواسته یا ناخواسته دشمنی ملت و نظام را می کنند.

 

کمتر دیده می شود که خود کاندید در صحبت ها و رفتارهایش به تخریب کاندید و شخص دیگری بپردازد بلکه این کار بیشتر توسط افرادی که به شکلی مدافع و حامی کاندیدها هستند انجام می شود. اما می توان در کلام و رفتار و صحبت های آن کاندید رضایت و یا عدم رضایتش نسبت به تخریب هایی که به سود اوست را دید. توجه نشان دادن به حاشیه ها و تخریب ها و اعلام برائت نکردن (در صورت آگاهی داشتن) از چنین حاشیه ها و حاشیه سازانی کافیست تا متوجه شویم که نظر آن کاندید نسبت به شیطنت های تبلیغاتی و انتخاباتی و به تبع آن هدف او در رفابت برای رسیدن به ریاست جمهوری چیست...

این نکته هم باید گفته بشود که مسئله دفاع در مقابل حاشیه سازی و تخریب هایی که علیه یک کاندید انجام می شود جدای از جبران کردن آن تخریب هست مگر این که در دفاع، حمله و تخریبی هم صورت بگیرد که این بازی خوردن آن کاندید را نشان می دهد.

۰
سر گشته | ۰۷ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۴۹
۰۶ خرداد۲۲:۰۴

به نظر می آید با گرم شدن فضای تبلیغات انتخاباتی باز هم سنت های سیئه ای که انگار قصد تمام شدن ندارد رخ می نماید و در راس همه آن ها متوسل شدن به تخریب کاندیدای رقیب است. اتفاقی که به آرامی تخریب دکتر جلیلی را هدف گرفته است. اخیرا بسیاری از روزنامه های موسوم به اصلاح طلب و برخی رسانه های اصولگرا اقدام به شبیه سازی دکتر جلیلی با دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور فعلی کشور کرده اند و تلاش دارند اینگونه القاء کنند که جلیلی همان احمدی نژاد است با همه ویژگی هایش و با سیاه نمایی و حسن سوء استفاده از وضعیت کنونی کشور دکتر جلیلی را ادامه روند کنونی دانسته و انتخاب ایشان به عنوان رئیس جمهور را تعبیر به وخیم تر شدن شرایط کشور کنند.

هر چند که ما بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری آقای احمدی نژاد را دارای نقاط ضعف و قوتی می دانیم و بر اساس تاکید ایشان معتقدیم رئیس جمهور آینده باید دارای نقاط قوت رئیس جمهور فعلی بوده و نقاط ضعف وی را نداشته باشد. از همین زاویه آقای جلیلی را ادامه گفتمان عدالت خواهی و مردمداری و مقاومت و خدمت می دانیم که نقاط ضعف رئیس جمهور فعلی را ندارد بنابراین از مقایسه منصفانه دکتر جلیلی با دکتر احمدی نژاد ناراحت که نمی شویم خوشحال هم می شویم و این مقایسه را فرصتی برای شناخت بهتر مردم از دکتر جلیلی می دانیم اما به شرط انصاف و منطق نه بی اخلاقی و عوامفریبی.
اولا همه باید ازخودگذشتگی دکتر جلیلی را تحسین کنیم که با وجود تمام احتمالات برای تخریب ایشان به دلیل فضای رسانه ای حاکم بر کشور و تلاش کانون های ثروت و قدرت و احزاب ورشکسته برای انتقام گیری از عدالت خواهان و مروجان گفتمان انقلاب و جلوگیری از روی کارآمدن رئیس جمهوری مردمی که اهل باج دادن و سهم دهی نیست؛ ایشان برای زنده ماندن گفتمان “عدالت و خدمت و مقاومت” و تکمیل راه ناتمام حماسه ۳ تیر، مخلصانه پا در میدان رقابت گذاشت.
بله جلیلی اهل باج دادن و زدو بندهای سیاسی و سهم دهی نیست پس باید تخریب شود. بله جلیلی اعتقاد دارد جهان کدخدا ندارد و آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند پس باید تخریب شود. بله جلیلی به دنبال اقتصاد مقاومتی است و اقتصاد مقاومتی را در انقلاب ساختاری می داند و این یعنی بسته شدن گلوگاه های فساد و رانت خواری پس جلیلی باید تخریب شود. بله جلیلی به دنبال آزادسازی ظرفیت های مردمی است و این یعنی بسیاری از چهره های سیاسی و فرهنگی و… که سال هاست فسیل شده اند و تاریخ مصرفشان به سر آمده باید بروند و مردم و چهره های ناشناخته به عرصه بیایند پس جلیلی باید تخریب شود.

بله جلیلی یک انقلابی مودب و باهوش است که اهل سر و صدا و جنجال سازی و بگم بگم و افشاگری های کورکورانه و دیگرسازی های وهمی نیست لذا اگر رئیس جمهور شود بهانه به دست کسی نمی دهد پس از هم اکنون باید تخریب شود. بله جلیلی یک انقلابی صبور است که با سعه صدرش گوشی شنوا برای منتقدین و متفکرین خواهد داشت و با تحقق گفتمان آزاد اندیشی مزیت نسبی بسیاری از گروه های سیاسی اپوزوسیون را از بین خواهد برد پس جلیلی باید تخریب شود. بله جلیلی تنگ نظر نیست و به دنبال جذب حداکثری است و به راحتی و با برچسب زدن نخبگان و دلسوزان را از قطار انقلاب پیاده نخواهد کرد. بله جلیلی با نگاه مردمی و فرصت محورش به فرهنگ، به دنبال تعمیق گفتمان انقلاب در دل های مردم است و این یعنی تغییر و تثبیت ذائقه مردم به نفع گفتمان انقلاب بنابراین جلیلی زمینه اجتماعی رشد گفتمان های غیر انقلابی را از بین خواهد برد پس جلیلی باید تخریب شود.
اصلا جلیلی آمده است تا کار ناتمام را تمام کند. جلیلی تکمیل کننده راه ناتمام انقلاب است هم در فرهنگ هم در سیاست هم در اقتصاد. اصلا جلیلی آمده است تا کانون های ثروت و قدرت احساس خطر کنند منصفانه بگوییم کانون های ثروت و قدرت از روی کارآمدن کدام یک از کاندیداها احساس خطر می کنند؟ اصلا کدامیک از کاندیداها از مبارزه با مفاسد اقتصادی و باندها و کانون های ثروت و قدرت سخن می گویند؟ مگر در زمانی که کشور در مرحله خصوصی سازی و واگذاری ثروت ها و دارایی های ملی براساس اصل ۴۴ است و زمینه و امکان و احتمال فساد اقتصادی و سوء استفاده باندهای ثروت و قدرت بالاست نباید یکی از جدی ترین برنامه های کاندیداها مبارزه با مفاسد اقتصادی باشد؟
بله دکتر جلیلی آمد تا بازی باندهای ثروت و قدرت، ویژه خواران و تنگ نظران و دگراندیشان را به هم بزند از اینرو همه باید بدانند صدای پای یک انقلاب می آید. انقلابی هوشمندانه و بی سر وصدا پس جلیلی باید تخریب شود.

 

منبع: ستاد مردمی دکتر سعید جلیلی

۱
سر گشته | ۰۶ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۴
۰۴ خرداد۰۲:۴۳

این جزوه خلاصه بحث گروهی چند تن از دانشجویان است که به برخی از سوالات شایع در مورد تواناییهای آقای جلیلی برای رئیس جمهور شدن ، پاسخ می دهد. از قبیل سوالاتی مثل این که آقای جلیلی کاراجرایی کرده اند یا خیر؟! تیم دارند یا نه؟! و...

 

دریافت جزوه به صورت فایل pdf

 

سعید جلیلی

منبع: 

http://motalebe.ir/

http://www.drjalily.com/

۸
سر گشته | ۰۴ خرداد ۹۲ ، ۰۲:۴۳