عطر یار

بسم الله

بنده به تازگی با این سایت آشنا شدم و اگر شما هم تا به حال این سایت رو ندیدید قبل از مطالعه ی مطلب اول برید و یک سری به سایت بزنید.

این اولین بار نیست که یک مسئله ی اجتماعی با رویکرد تنگ نظرانه، یک جانبه و ساده لوحانه ای مثل رویکرد این سایت بهش پرداخته می شه. البته اونطور که از هدف(بخش "درباره ما" سایت رو مطالعه کنید یا کمی مطالب سایت رو بخونید) و نوع نگرش گردانندگان سایت پیداست، خیلی هم نباید توقع داشت که چنین نگرش هایی که گرایش فمنیستی و اومانیستی به مسائل دارند، رویکرد جامع تر و دقیق تری نسبت به چنین مسائلی داشته باشند. تنگ نظری و ظلم به بشر در ریشه ی اومانیسم هست.

- وقتی صحبت آزار جنسی میشه قطعا در طرف دیگه بحث نیاز و تمایل جنسی هم مطرح هست. بحث شدت تمایلات جنسی در مردان بحثی نیست که برای کسی مجهول باشه. در روایات و حکایات زیاد و بعضا عجیبی بهش اشاره شده. داستان زاهد بنی اسرائیل، برصیصای عابد یا روایاتی که در این باب از معصومین علیهم السلام هست همه اشاره به قدرت تمایل جنسی در مردان داره. فارق از تمام این ها هر انسان بالغی چه زن و چه مرد با کمی دقت در روابط اجتماعی این موضوع رو درک می کنه. برای غرب گرایان هم رفرنس های زیادی از علوم تجربی در منابع غربی در این باب هست که با یک جستجوی ساده می تونند به درک درستی از این مسئله برسند.

- برای تقریب ذهنی تصور کنید چند روز رو بدون غذا سپری کنید و بعد از چند روز انواع و اقسام غذاها با عطر و بوهای مختلف در مقابل شما به نمایش در بیاد. واکنش شما چیه؟ قطعا انسان در چنین شدت گرسنگی سعی می کنه به هر شکلی غذایی به چنگ بیاره و تمایل طبیعی بدنش رو پاسخ بگه. در حالی که قدرت نیاز و تمایل به غذا به شدت کمتر از تمایل جنسی هست و به هیچ عنوان قابل قیاس نیستند.

- اگر با مباحث معرفتی بزرگانی مثل استاد دینانی و سایر بزرگان آشنایی داشته باشید می دونید که این بزرگان هم این موضوع رو تایید می کنند که:

تا که از جانب معشوق نباشد کششی   کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

یعنی در سلسله تمایلات زن و مرد به همدیگر این جنس زن هست که با دلبری و جلوه گری مرد رو به سمت خودش جذب می کنه و اگر از جانب زن کششی و ایجاد تمایلی نباشه، مردی هم به سمت زن جذب نخواهد شد. البته نیازی به معرفت چندانی هم نداره کافیه ببینیم که کدوم گروه از زنان بیشتر مورد آزار قرار می گیرند.

- با توجه به نکات ذکر شده ی بالا تصور کنید اگر قرار بود در نقشه ی این سایت علاوه بر مکان آزار جنسی دیدن زنان، مکان آزار جنسی رساندن زنان هم مشخص می شد نقطه ی خالی در نقشه باقی می موند؟ کوچه و خیابونی هست که از گزند تبرج و بی حیائی زنان مصون بوده باشه؟ و بعد تقابل این دو گروه از نقاط در نقشه یک نتیجه ی عقلانی و منطقی به کسانی می داد که تمایلی به روبرو شدن با واقعیت تاثیرات بی حیائی در جامعه ندارند.

- از دید اسلامی علنی کردن گناهی که باعث از بین رفتن حیاء و حرمت در جامعه نسبت به اون گناه بشه، خودش ارتکاب حرام هست. وقتی یک عده میان در جایی مثل این سایت تجربه ی آزارهای جنسی ای که باهاش روبرو شدند رو بازگو می کنند به نوعی حرمت منکر رو دارند از بین می برند و باعث میشن کم کم روبرو شدن با چنین مسائلی برای مردم عادی بشه. اگر هدف کمک به زنان در چنین شرایطی هست چه نیازی به بازگو کردن و شرح ماوقع در حد جزئیات هست؟

+ بعضی ها هم در قرآن و روایات و منابر و ... فقط عبارت بیماردلی رو دیدند و شنیدند. در تفکرات بعضی از خانم های جامعه طوری جا افتاده که انگار مردانی که تمایل جنسی شون رو خارج از ضابطه بروز میدن همه مادرزاد بیماردل به دنیا اومدند و فراموش می کنند که همین جامعه و زنان این جامعه هستند که با تحریک مداوم مردها باعث میشن گروهی از اونها بیماردل بشن.