عطر یار

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم

عطر یار

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم

به بوی زلف تو دم می زنم در این شب تار
وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
۱۵ تیر۱۲:۰۲

رهبر انقلاب سال 73 دغدغه ی اصلی خود را فرهنگ و کار هایی که باید در زمینه فرهنگ صورت گیرد و انجام نمی شود بیان کردند. اصلا چرا آقا در خراسان شمالی در زمانی که مشکلات اقتصادی برای مردم سختی های زیادی را ایجاد کرده، چرا سخن از سبک زندگی می زنند؟ پس همچنان دغدغه ی اصلی رهبری فرهنگ است.

بهترین قالب کار فرهنگی هنر است این نظر رهبری است.که با اندکی تامل و تفکر در میابیم که واقعا هم همین طور است چون ماندگاری و تاثیرگذاری که به طور مثال یک فیلم دارد هیچ کدام از ابعاد دیگر فرهنگ ندارد چون می شودیک موضوع را به شکل های گوناگون بیان کرد .

 آوینی کسی است که شهید راه فرهنگ است و می بینیم که بهترین و ماندگارترین وتاثیر گذارترین کار فرهنگی او مستند های روایت فتح است، مستند هایی که هنوز ساعت ها اهل فن می نشینند و درباره ی آن ها بحث می کنند و نکاتی جدید بیرون آورده میشود.

اما آوینی چرا آوینی شد؟ چرا کارهای فرهنگی او ماندگارشد؟ مگر ما کم کارگردان و فیلم ساز و نویسنده داریم و داشتیم .

چرا اثر یک فرد مثل آوینی ماندگار می شود؟

زمانی اثری و فکری از یک فرد ماندگار می شودکه 1- واقعا قوی باشد و طرحی نو در آن باشد و دارای مبنایی محکم باشد 2- متصل به منبعی باشد که به واسطه آن ماندگار شود.

آوینی کسی بود که با نگاه جهادی و با دید اینکه جنگ فرهنگی است و باید در این مسیر طوری کار کرد که انتهایش به شهادت ختم شود و او کسی بودکه خودش را همیشه برای شهادت آماده می کرد و مخلصانه شهید شد.و این گونه می زیست.

"عقل معاش می گوید که شب هنگام خفتن است، اما عقل معاد می گوید که همه چشمهادرظلمات محشر، درآن فزع اکبر، ازهول قیامت گریانند، مگرچشمی که درراه خدا بیدارمانده وازخوف اوگریسته باشد. "

او قبل انجام هر کار فرهنگی خود به یک جهان بینی از هستی خود رسیده بود که ثمره ی آن جهان بینی در آثارش و زندگی شخصی اش دیده می شود. جهان بینی که به او بصیرتی داد که بصیرانه مقاله هایی همچون انفجار اطلاعات ومبانی توسعه و تمدن غرب و ... را نوشت . پس ابتدا برای هر کار فرهنگی باید به بصیرتی رسید که راه آن جز مطالعه و تفکر همراه با سیرو سلوک نیست و حتی قدرت سیرو سلوک و تقوا از مطالعه بیشتر می شود چون صددرصد بصیرت به سبک آوینی هیچگاه بدون سیروسلوک حاصل نمی شود. راه سیروسلوک اتصال به افرادی همچون بهجت ها و اساتید اخلاقی همچون ایشان است. و رمز ماندگاری قبل از قوی بودن، بصیر بودن است تا بتوان تکنیک را در جهت درست و تاثیرگزارش قرار داد

عطریار نوشت!: وصف ماه مبارک رمضان از زبان پیامبر اکرم (ص)

۴
مجتبی مرادی | ۱۵ تیر ۹۲ ، ۱۲:۰۲
۰۴ تیر۲۱:۱۹

بدون مقدمه باید بگویم در حد پاسخ گویی بدون نقصان به این مسئله نیستم،لیکن چون این مسئله ذهن مرا سخت به خود مشغول کرده است،مایلم این مسئله را بدون پاسخ نگذارم.

نخست:بی شک شهدا ارتباط هایی با چهارده معصوم برقرار می کردند....به کرات این مسئله قبل از شهادت حس شده است،لیکن به خاطر تواضع آن ها،بیان نمی شده است.البته بعد از شهادت دوستان نزدیک شهدا به این مسئله اشاره کردند.همانند مادر غریب تمام اعصار حضرت فاطمه زهرا (س) با شهید برونسی و همچنین شهید آوینی که صراحتا دوستان او از این ارتباط به پارتی بازی برای سادات نام می بردند.

دوم:ارتباط معنادار با شهدایی که قبل از آن ها شهید شدند.این ارتباط تا به حدی بود که تا لحظه ای که رزمنده ای شهید می شود،در عشق شهادت می سوزد و نهایتا  سبک می شود و به سمت خدا می رود.

سوم:ارتباطی که شهدا اصولا با ولایت فقیه برقرار می کنند،نه تنهها به اندازه ی سرسوزنی برای آن ها غوطه وری در شک را بوجود نمی آورد بلکه لحظه ای شک در مقوله ی ولایت فقیه را همچون سال ها عقب نشینی می دانند.همچون عشق شهید همت به امام (ره) که گاه بی گاه به این مطلب اشاره می کرد که خدا روزی را نیاورد که امام در دنیا نباشد و من در دنیای خخاکی باشم.

چهارم:تقوا و ورع که حاصل تهذیب نفس تهذیب نفس نیز نتیجه ی نماز شب و تضرع شبانه است.کما اینکه همرزمان شهید صمدیان که برخی امروز در رنگ های دنیا غوطه ورند،که خود رنگی شده اند،اعتراف دارند که تفاوت آن ها با علی صمدیان همین ادعیه ی کمیل و توسل شبانه بود و این بود که او شهید شد و ما اسیر خاک شدیم.

پنجم:مقوله ی حلال خوری یکی دیگر از علل اصلی شهادت مردان خداست.اگر لقمه ی حلال اینان نبود،دیگر مسئله ی تقوا قابل مطرح شدن نبود.حساسیت بر خمس و مسئله ی وام  و بطور کلی دوری از تمام زندان ها و بردگی های مالی دنیا که انسان را زا آزادی حقیقی دور می کند.

ششم:مکارم اخلاق.آری اخلاقیات اصیل باعث می شود که هر فرد با هر اعتقادی به شخص شهید قبل از شهادت نزدیک شود و ظاهرا این فرمولی ثابت است که هرچه کمتر دل بشکنی ،به شهادت نزدیکتر می شوی و هرچه دل سخت تر باشی،از پرواز دورتر می باشی.

هفتم: بی رنگی و دوری از تمامی تعلقات دنیا.آنچه که نبودن در چشم است.آن چه شمع محفل نبودن است.آنچه دوری از ریاست و القاب است.آنچه دوری از دوربین های فیلم برداری است و نهایتا آنچه دوری از رنگ های دنیا است.

هشتم:شهدا هیچ وقت نمی گفتند:فعلا وقت شهادت نیست یا اینجا و آن جا مکان شهادت نیست،زیرا می دانستند،اگر بخواهند برای خدای متعال تعیین تکلیف کنند،این توفیق از برای آن ها نخواهد بود.البته بوده اند شهدایی که چنین اشتباهی کردند و سال ها از قافله عقب افتادند و بالاخره  با پشیمانی زیاد بعد از سال ها به قافله ی شهدا پیوستند.

انشاءالله این مطلب تکمیل خواهد شد... 

منبع : samaak.blog.ir

۳
مجتبی مرادی | ۰۴ تیر ۹۲ ، ۲۱:۱۹
۰۲ تیر۲۳:۵۷

سخنرانی استاد حسن رحیم پور ازغدی در مورد خطرات تهدید کننده انقلاب و چگونگی از بین رفتن اصول و سیرت انقلاب و ربودن آن...

مقدمه ای بر بحث و طرح مسئله:

 

 

نگرانی مهم تکنوکرات ها و تکنوکراسی:

 ربوده شدن انقلاب توسط ... .

 

 روش ربایندگان انقلاب و روشنفکران ... .

پی نوشت: این سه قسمت برگزیده از سخنرانی بود که توصیه می کنم به صورت کامل اون رو گوش بدید به این آدرس:

 

 

این عید فرخنده بر عاشقان منتظر مبارک

 

زین گونه ام که در غم غربت شکیب نیست 
گر سر کنم حکایت هجران غریب نیست 
جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش 
کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست 
گم گشته دیار محبت کجا رود 
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست 
عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد 
ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست 
در کار عشق او که جهانیش مدعی ست 
این شکر چون کنیم که ما را رقیب نیست 
جانا نصاب حسن تو حد کمال یافت 
وین بخت بین که از تو هنوزم نصیب نیست 
گلبانگ سایه گوش کن ای سرو خوش خرام 
کاین سوز دل به ناله ی هر عندلیب نیست

 

هوشنگ ابتهاج

 

 + پاسخ قسمتی از این شعر توسط نغمه مستشار نظامی داده شده که زیباست:

 

...هر کس به یاد توست تو می بینی اش به لطف
کو عاشقی که یار به حالش نظر نکرد؟

«ای خواجه درد نیست و گرنه طبیب هست»
حافظ چه قدر درد تو را نیک گفته است!...
۹
سر گشته | ۰۲ تیر ۹۲ ، ۲۳:۵۷
۲۹ خرداد۱۶:۴۷

بگذار تا ازین شب دشوار بگذریم

آنگه چه مژده‌ها که به بام سحر بریم

رود رونده سینه و سر می‌زند به سنگ

یعنی بیا که ره بگشاییم و بگذریم

لعلی چکیده از دل ما بود و یاوه گشت

خون می‌خوریم باز که بازش بپروریم

ای روشن از جمال تو آیینه‌ی خیال

بنمای رخ که در نظرت نیز بنگریم

دریاب بال خسته‌ی جویندگان که ما

در اوج آرزو به هوای تو می‌پریم

پیمان‌شکن به راه ضلالت سپرده به

ما جز طریق عهد و وفای تو نسپریم

آن روز خوش کجاست که از طالع بلند

بر هر کرانه پرتو مهرش بگستریم

بی روشنی پدید نیاید بهای در

در ظلمت زمانه که داند چه گوهریم

آن لعل را که خاتم خورشید نقش اوست

دستی به خون دل ببریم و بر‌آوریم

ماییم "سایه" کز تک این دره‌ی کبود

خورشید را به قله‌ی زرفام می‌بریم

 

هوشنگ ابتهاج

۵
سر گشته | ۲۹ خرداد ۹۲ ، ۱۶:۴۷
۰۹ خرداد۲۳:۲۰

قالیباف: تا پیشرفت نباشد عدالت یعنی توزیع فقر/ جلیلی: حضرت علی فرمود در عدالت است که پیشرفت شکل می گیرد

کمتر از سه هفته به برگزاری انتخابات یازدهم ریاست جمهوری فرصت باقی است و روزانه مواضع مختلفی از سوی کاندیداهای حاضر در صحنه منتشر می شود.

در همین راستا محمد باقر قالیباف در برنامه گفتگوی ویژه خبری حاضر شد و ضمن ارائه نقطه نظرات مختلف خود در عرصه های مختلف، در پاسخ به پرسش مجری برنامه که نظر وی را درباره دهه پیشرفت و عدالت جویا شد گفت: "به نظر من این بحث یک مقدمه ای دارد مقدمه اولش این است بنده اگر رئیس دولت شدم می خواهم تصمیم بگیرم برای پیشرفت کشور چون تا پیشرفت اتفاق نیفتد عدالت در واقع توزیع فقر است."

این جملات در حالی از سوی شهردار تهران بیان شد که نشان می دهد اولویت وی برای اداره کشور؛ نه عدالت بلکه "پیشرفت" است؛ هر چند وی به درستی اعلام می کند بدون پیشرفت؛ عدالت معنایی جز توزیع فقر ندارد و این مساله ای است که در سخنرانی اول فروردین 87 رهبر انقلاب نیز مورد اشاره ایشان قرار گرفته است. ایشان می فرمایند: "نه عدالتِ بدون پیشرفت مطلوب است، نه پیشرفتِ بدون عدالت. عدالت بدون پیشرفت یعنی برابری در عقب ماندگی، برابری در فقر؛ این را نمی خواهیم. پیشرفت بدون عدالت را هم هرگز مطالبه نمی کنیم؛ پیشرفت، همراه با عدالت." اما نکته مهم و مورد غفلت قرار گرفته این است که قالیباف بر اولویت خود بر مقوله پیشرفت نسبت به عدالت تاکید می کند و صراحتا می گوید مقدمه رسیدن به عدالت، "پیشرفت" می باشد. نکته ای که یادآور مشی عمومی دولت هاشمی رفسنجانی و در آن برهه اینگونه استدلال می شد که ابتدا کشور باید توسعه پیدا کند و بعد به سمت عدالت حرکت کرد.

در همین باره رهبر معظم انقلاب در 8 شهریور 1384 در دیدار اعضای هیئت دولت ضمن تاکید بر مقدم بودن عدالت بر دیگر ارزش ها می فرمایند: "نباید ارزش عدالت به عنوان یک ارزش درجه ى دو کم کم در مقابل ارزشهاى دیگر به فراموشى سپرده شود؛ در نظام ما این خطر وجود داشته است. ارزش هاى دیگر هم خیلى مهم است؛ مثلاً ارزش پیشرفت و توسعه، ارزش سازندگى، ارزش آزادى و مردم سالارى. مطرح کردن ارزش عدالت مطلقاً به معناى نفى اینها نیست؛ اما وقتى ما این ارزش ها را عمده مى کنیم و مسأله ى عدالت و نفى تبعیض و توجه به نیازهاى طبقات محروم در جامعه کمرنگ مى شود، خطر بزرگى است."

از طرف دیگر دکتر سعید جلیلی نیز در برنامه گفتگوی ویژه خبری حاضر شد و در پاسخ به همین سوال نکته مهم و قابل تاملی را بیان کرد. وی با اشاره به فرمایش معصوم در این باره گفت: "فرمایش حضرت علی علیه السلام هست که فی العدل سعه؛ یعنی در عدالت هست که پیشرفت شکل می گیرد، اگر بتوانیم فرصت های لازم را فراهم کنیم که همه این ظرفیت ها به موقع استفاده بشود فرصت های برابر داشته باشند حتماً به دنبال خودش پیشرفت را خواهد داشت."

در مجموع به نظر می رسد با دقت در مواضع آشکار کاندیداهای حاضر در صحنه می توان عیار گفتمانی آنها و نسبت هر یک با گفتمان انقلاب اسلامی را سنجید؛ مساله ای که بدون تردید در انتخاب رییس جمهور اصلح برای اداره کشور طی سالهای آتی اولویت اصلی خواهد بود.

منبع :رجا نیوز

۰
مجتبی مرادی | ۰۹ خرداد ۹۲ ، ۲۳:۲۰
۰۷ خرداد۱۵:۴۹

بسم الله الرحمن الرحیم

"خود داوطلبان محترم هم باید رعایت کنند. کار را با حماسه، با شور، با غیرتمندى، اما بدون چالش، بدون منافرت پیش ببرند. ظرافت کار اینجا است که ممکن است سکون و سکوت و جمود و خمودگى وجود نداشته باشد، نشاط باشد، تحرک باشد، در میدان و در عرصه گفتگو باشد - گفتگوهاى گرم و داغ - درعین‌حال نفرت‌پراکنى نباشد؛ این میشود. این یک نکته‌اى است که آقایان داوطلبان محترم خوب است که رعایت کنند."

بیانات اخیر رهبری در دانشگاه امام حسین علیه السلام

 

تخریب و شیطنت، اتهام و دروغ پردازی، بزرگ جلوه دادن اشتباهات دیگران و در مفابل کوچک جلوه دادن اشتباهات خود، گزینش قسمتی از صحبت های دیگری برای تخریب او و نادیده گرفتن باقی کلام و پس و پیش آن و به طور کلی سوء استفاده از ناآگاهی های مخاطب و مردم برای تخریب شخصیت دیگری در ذهن مردم...

این ها مسائلی هست که این روزها به وفور می توان در بین مسائل سیاسی کشور ملاحظه کرد در حالی که رهبری بزرگوارمان بارها و بارها سیاسیون را از این چنین اعمالی منع کرده اند.

 

این که چرا این اعمال با وجود قبح و منع بسیار باز هم ادامه دارند مسلما ریشه در یک سری عداوت های قبیله ای و حزبی و قدرت طلبی و طمع برای جاه و مقام و ثروت دارد و الا کسی که شایستگی داشته باشد نیازی نیست برای بالا بردن خود دیگران را پایین بیاورد و کسی که حرفی برای گفتن داشته باشد نیازی به حاشیه سازی برای انحراف و فریب افکار مردم ندارد.

 

این تخریب ها نتایجی را به دنبال دارد که مسلما به نفع ملت و مردم نیست اگر چه ممکن هست گاهی به ظاهر به سود اشخاصی بشود.

اولین نتیجه اش ایجاد دشمنی و عداوت بین مردم عادی است. چون اصولا خود کاندیدها پس از پایان انتخابات خیلی راحت و بدون هیچ دشمنی و عداوتی در ظاهر با رقیب دیروز خود سر پست و مقام هایشان بازمی گردند و هیچ آسیبی در این تخریب ها نمی بینند بلکه تنها مردم و طرفداران آن ها هستند که به جان هم می افتند. البته سیاسیون و خبرنگاران و نویسندگان و خبرگزاری ها و ... حامی کاندیدها هم هیچ آسیبی نمی بینند و مانند قبل به فعالیت خود ادامه می دهند.

نتیجه دیگر آن مخلوط کردن حق و باطل و مشتبه کردن مسائل برای مردم است. به تبع این ها بی منطقی و افزایش تعصب های بی جا هست و در پی آن رای آوردن شخص و کاندیدی که اصلح نیست اما به دلیل وجود فضای بی منطق و احساسی رای می آورد...

 

پس خیلی واضح هست کسانی که دست به این چنین اعمالی می زنند جدا از این که سیاسی هستند یا نویسنده و یا خود کاندید به دنبال سوء استفاده از مردم برای رسیدن به قدرت هستند و به خود مردم اهمیتی نمی دهند بلکه به آنها به عنوان وسیله ای برای رسیدن به اهداف خود نگاه می کنند.

 

اما در پی ایجاد کینه و نفرت بین مردم و مخلوط کردن حق و باطل و مشتبه کردن مسائل نتایج خطرناک دیگری هم وجود دارد.

در پی مخلوط کردن حق و باطل و مشتبه کردن مسائل، بی منطقی و احساسی برخورد کردن و به مرور بصیرت زدایی از مردم هست. در پی مکر و حیله های سیاسی، بی اعتمادی و بی رغبتی مردم به سیاسیون و شرکت در مسائل سیاسی کشور و در نهایت بی اعتمادی به اصل نظام هست. نتیجه خطرناک ایجاد کینه و نفرت در بین مردم از بین رفتن وحدت سیاسی کشور هست. این نتایجی است که کشورهای غربی با آن مواجه شده اند و می توان آن را به وضوح در نظام های غربی دید.

آن چه که مسلم هست در این درگیری های سیاسی بیشترین سود را دشمنان نظام می برند و نه کاندیدها و سیاسیون کشور مگر این که خدایی ناکرده دست بعض از آن ها در کاسه دشمنان باشد. آن اشخاصی که به این حاشیه ها می پردازند دانسته یا ندانسته و خواسته یا ناخواسته دشمنی ملت و نظام را می کنند.

 

کمتر دیده می شود که خود کاندید در صحبت ها و رفتارهایش به تخریب کاندید و شخص دیگری بپردازد بلکه این کار بیشتر توسط افرادی که به شکلی مدافع و حامی کاندیدها هستند انجام می شود. اما می توان در کلام و رفتار و صحبت های آن کاندید رضایت و یا عدم رضایتش نسبت به تخریب هایی که به سود اوست را دید. توجه نشان دادن به حاشیه ها و تخریب ها و اعلام برائت نکردن (در صورت آگاهی داشتن) از چنین حاشیه ها و حاشیه سازانی کافیست تا متوجه شویم که نظر آن کاندید نسبت به شیطنت های تبلیغاتی و انتخاباتی و به تبع آن هدف او در رفابت برای رسیدن به ریاست جمهوری چیست...

این نکته هم باید گفته بشود که مسئله دفاع در مقابل حاشیه سازی و تخریب هایی که علیه یک کاندید انجام می شود جدای از جبران کردن آن تخریب هست مگر این که در دفاع، حمله و تخریبی هم صورت بگیرد که این بازی خوردن آن کاندید را نشان می دهد.

۰
سر گشته | ۰۷ خرداد ۹۲ ، ۱۵:۴۹
۰۶ خرداد۲۲:۰۴

به نظر می آید با گرم شدن فضای تبلیغات انتخاباتی باز هم سنت های سیئه ای که انگار قصد تمام شدن ندارد رخ می نماید و در راس همه آن ها متوسل شدن به تخریب کاندیدای رقیب است. اتفاقی که به آرامی تخریب دکتر جلیلی را هدف گرفته است. اخیرا بسیاری از روزنامه های موسوم به اصلاح طلب و برخی رسانه های اصولگرا اقدام به شبیه سازی دکتر جلیلی با دکتر احمدی نژاد رئیس جمهور فعلی کشور کرده اند و تلاش دارند اینگونه القاء کنند که جلیلی همان احمدی نژاد است با همه ویژگی هایش و با سیاه نمایی و حسن سوء استفاده از وضعیت کنونی کشور دکتر جلیلی را ادامه روند کنونی دانسته و انتخاب ایشان به عنوان رئیس جمهور را تعبیر به وخیم تر شدن شرایط کشور کنند.

هر چند که ما بر اساس فرمایشات مقام معظم رهبری آقای احمدی نژاد را دارای نقاط ضعف و قوتی می دانیم و بر اساس تاکید ایشان معتقدیم رئیس جمهور آینده باید دارای نقاط قوت رئیس جمهور فعلی بوده و نقاط ضعف وی را نداشته باشد. از همین زاویه آقای جلیلی را ادامه گفتمان عدالت خواهی و مردمداری و مقاومت و خدمت می دانیم که نقاط ضعف رئیس جمهور فعلی را ندارد بنابراین از مقایسه منصفانه دکتر جلیلی با دکتر احمدی نژاد ناراحت که نمی شویم خوشحال هم می شویم و این مقایسه را فرصتی برای شناخت بهتر مردم از دکتر جلیلی می دانیم اما به شرط انصاف و منطق نه بی اخلاقی و عوامفریبی.
اولا همه باید ازخودگذشتگی دکتر جلیلی را تحسین کنیم که با وجود تمام احتمالات برای تخریب ایشان به دلیل فضای رسانه ای حاکم بر کشور و تلاش کانون های ثروت و قدرت و احزاب ورشکسته برای انتقام گیری از عدالت خواهان و مروجان گفتمان انقلاب و جلوگیری از روی کارآمدن رئیس جمهوری مردمی که اهل باج دادن و سهم دهی نیست؛ ایشان برای زنده ماندن گفتمان “عدالت و خدمت و مقاومت” و تکمیل راه ناتمام حماسه ۳ تیر، مخلصانه پا در میدان رقابت گذاشت.
بله جلیلی اهل باج دادن و زدو بندهای سیاسی و سهم دهی نیست پس باید تخریب شود. بله جلیلی اعتقاد دارد جهان کدخدا ندارد و آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند پس باید تخریب شود. بله جلیلی به دنبال اقتصاد مقاومتی است و اقتصاد مقاومتی را در انقلاب ساختاری می داند و این یعنی بسته شدن گلوگاه های فساد و رانت خواری پس جلیلی باید تخریب شود. بله جلیلی به دنبال آزادسازی ظرفیت های مردمی است و این یعنی بسیاری از چهره های سیاسی و فرهنگی و… که سال هاست فسیل شده اند و تاریخ مصرفشان به سر آمده باید بروند و مردم و چهره های ناشناخته به عرصه بیایند پس جلیلی باید تخریب شود.

بله جلیلی یک انقلابی مودب و باهوش است که اهل سر و صدا و جنجال سازی و بگم بگم و افشاگری های کورکورانه و دیگرسازی های وهمی نیست لذا اگر رئیس جمهور شود بهانه به دست کسی نمی دهد پس از هم اکنون باید تخریب شود. بله جلیلی یک انقلابی صبور است که با سعه صدرش گوشی شنوا برای منتقدین و متفکرین خواهد داشت و با تحقق گفتمان آزاد اندیشی مزیت نسبی بسیاری از گروه های سیاسی اپوزوسیون را از بین خواهد برد پس جلیلی باید تخریب شود. بله جلیلی تنگ نظر نیست و به دنبال جذب حداکثری است و به راحتی و با برچسب زدن نخبگان و دلسوزان را از قطار انقلاب پیاده نخواهد کرد. بله جلیلی با نگاه مردمی و فرصت محورش به فرهنگ، به دنبال تعمیق گفتمان انقلاب در دل های مردم است و این یعنی تغییر و تثبیت ذائقه مردم به نفع گفتمان انقلاب بنابراین جلیلی زمینه اجتماعی رشد گفتمان های غیر انقلابی را از بین خواهد برد پس جلیلی باید تخریب شود.
اصلا جلیلی آمده است تا کار ناتمام را تمام کند. جلیلی تکمیل کننده راه ناتمام انقلاب است هم در فرهنگ هم در سیاست هم در اقتصاد. اصلا جلیلی آمده است تا کانون های ثروت و قدرت احساس خطر کنند منصفانه بگوییم کانون های ثروت و قدرت از روی کارآمدن کدام یک از کاندیداها احساس خطر می کنند؟ اصلا کدامیک از کاندیداها از مبارزه با مفاسد اقتصادی و باندها و کانون های ثروت و قدرت سخن می گویند؟ مگر در زمانی که کشور در مرحله خصوصی سازی و واگذاری ثروت ها و دارایی های ملی براساس اصل ۴۴ است و زمینه و امکان و احتمال فساد اقتصادی و سوء استفاده باندهای ثروت و قدرت بالاست نباید یکی از جدی ترین برنامه های کاندیداها مبارزه با مفاسد اقتصادی باشد؟
بله دکتر جلیلی آمد تا بازی باندهای ثروت و قدرت، ویژه خواران و تنگ نظران و دگراندیشان را به هم بزند از اینرو همه باید بدانند صدای پای یک انقلاب می آید. انقلابی هوشمندانه و بی سر وصدا پس جلیلی باید تخریب شود.

 

منبع: ستاد مردمی دکتر سعید جلیلی

۱
سر گشته | ۰۶ خرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۴
۰۴ خرداد۰۲:۴۳

این جزوه خلاصه بحث گروهی چند تن از دانشجویان است که به برخی از سوالات شایع در مورد تواناییهای آقای جلیلی برای رئیس جمهور شدن ، پاسخ می دهد. از قبیل سوالاتی مثل این که آقای جلیلی کاراجرایی کرده اند یا خیر؟! تیم دارند یا نه؟! و...

 

دریافت جزوه به صورت فایل pdf

 

سعید جلیلی

منبع: 

http://motalebe.ir/

http://www.drjalily.com/

۸
سر گشته | ۰۴ خرداد ۹۲ ، ۰۲:۴۳
۲۲ ارديبهشت۱۵:۳۶

حیدر رحیم پور ازغدی:

امروز می‌خواهم چیزی بنویسم که خوبان را خوش‌آیند باشد و بدان، بر خود بلرزند.

عزیزان! آن‌گاه که ظرف اجرا و اداراتمان نامناسب باشد و مجریان، ظرفیت اجرا را نداشته باشند، زیباتر از شعار حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی هم کارساز نباشد! مگر ابوسفیان و اشعث پس از نزول قرآن، هم میدان‌دار اقصاد و هم سردمداران سیاست جامعه اسلامی نبودند؟ و عرب جاهلی، بیل به دست علی(ع) نداد و حضرتش را به باغبانی نفرستاد؟ یا دوران مدیریت خلفاء راشدین که تاریخ گواهی می‌دهد هرگز مال‌اندوزی نکردند، شمشیرهای طلای سیف‌الاسلام، طلحه‌الخیر به کلفتی گردن اشتران نگشت؟ و ابوذر در بیابان‌های ربذه از گرسنگی نمرد؟ و طراحان سیاست و اقتصاد مسلمین، موجودات خبیثی چون صهیونیزم نبودند؟

بی‌پروا می‌نویسم، مگر با این ساختار در روزگاری که نسل، سخت رو به کاستی می‌گذارد، دختر و پسری که برای مخارج ریالی ازدواجشان، ماه‌ها در بانک‌ها پاشنه کفش‌های کهنه خود را می‌سایند و بانک‌داران، گدایان را از درب بانک‎ها به بیرون می‌رانند به ابوسفیان زمان، 3000 میلیارد تومان و به اشعث‌های روزگار، هدیه‌های 1200 میلیارد تومانی تقدیم نکرده‌اند!

در این روزگار چه ‌قدر از صنایع کوچک که می‌توانست نان‌آور چند خانوار باشد، به خاطر نداشتن دو، سه میلیون تومان کارشان راکد و کارگرانشان بی‌کار و خیابان‌گرد شدند؟ مگر بارها ننوشتم که «بانک ملی! جمهوری اسلامی» که حواله 8.5 میلیارد تومانی رئیس جمهور برای تأسیس کارخانه‌ ژئوممبران را به این بهانه که چنین پولی نداریم، نپرداخت، در ظرف چهار سال بیش از 400 میلیون تومان از تولیدات رقیب همان کارخانه را با دلار پیش‌پرداختی وارد نکرد! تا بتواند صدها کارگر و مهندس تولید‌کننده را بیکار سازد و به آنان بیمه بیکاری بپردازد!

آری، تا دستگاه‌های اجرایی و ادارات دولتی، همین ادارات دوران قجرهای انگلیس‌ساخته و دوران پهلوی‌های آمریکایی باشد و وبال گردن جمهوری اسلامی، کاسه همان است و آش همین. زیرا «لاتطهر جلد الکلب بالدباغ» و بنابراین هر حکم قرآنی که برای بهبود اقتصادمان حتی از طرف رهبری عزیز صادر شود در ظرف این ادرات به تحریف کشیده شود و گندمی که کشاورزمان بکارد نانش در سفره دلالان چیده شود و جو آنان در آخور اسبانی که بر سُم‌کوبی قوانین ترک‌تازی می‌کنند، ریخته  و تولید و تولیدکننده زیر شکنجه قوانین خرد و خمیر ‌شوند. زیرا فقیه ما می‌گوید هر نعمتی را که در ظرف نجس بریزید، نجس می‌گردد و پزشکان می‌گویند اگر عسلی هم که شفا بر هر دردی ‌باشد، در ظرف مسمومی ریخته شود، آدمی را بکشد.

۲
سر گشته | ۲۲ ارديبهشت ۹۲ ، ۱۵:۳۶
۲۱ ارديبهشت۲۳:۰۰

بازم به سر زد امشب ای گل هوای رویت
پایی نمی دهد تا پر وا کنم به سویت
گیرم قفس شکستم وز دام و دانه جستم
کو بال آن که خود را باز افکنم به کویت
تا کی چو شمع گریم ای درین شب تار
چون صبح نوشخندی تا جان دهم به بویت
از حسرتم بموید چنگ شکسته ی دل
چون باد نو بهاری چنگی زند به مویت
ای گل در آرزویت جان و جوانی ام رفت
ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت
از پا فتادگان را دستی بگیر آخر
تا کی به سر بگردم در راه جست و جویت
تو ای خیال دلخواه زیباتری از آن ماه
کز اشک شوق دادم یک عمر شست و شویت
چون سایه در پناه دیوار غم بیاسای
شادی نمی گشاید ای دل دری به رویت

هوشنگ ابتهاج

سر گشته | ۲۱ ارديبهشت ۹۲ ، ۲۳:۰۰