عطر یار

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم

عطر یار

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم

به بوی زلف تو دم می زنم در این شب تار
وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
۲۳ شهریور۲۳:۳۵

بسم الله الرحمن الرحیم

 

چرا ناامیدی بزرگترین گناه هست؟ یا چرا تحقیر و بی حرمت کردن انسان این قدر گناه بزرگی شمرده شده؟

آیا تفاوتی بین خواست و اراده هست؟ چه تفاوتی بین این دو وجود داره؟

چرا اینقدر دوران شیرخوارگی و نوزادی و بعد کودکی تا هفت سالگی برای تربیت مهم هست؟ چرا عواطف و عقده های عاطفی انسان در این دوران اهمیت داره؟

 

این ها سوالاتی بود که امشب داشتم سعی می کردم به دلیل شون برسم ولی هنوز هم کمابیش برام مجهولند.

 

میل، کشش، طلب و ... چطور در انسان به وجود میاد؟

به عنوان مثال چطور یک بچه به توپ علاقه پیدا می کنه؟ خب قطعا به صورت مادرزاد که چنین علاقه ای وجود نداره پس اولین قدم برای ایجاد علاقه شناخت توپ هست. ولی توپ به خودی خود علقه و کششی نداره. یعنی اگر یک مجسمه از توپ که ثابت و بی حرکت هست رو به بچه بدیم قطعا به توپ علاقه مند نمیشه. پس صفات توپ هست که باعث تمایل و علاقه میشه.

خدا آدم رو آفرید و علم الآدم اسماء کلها. اسم وصفی هست بر یک صفت و منظور از اسماء اوصاف وجود باریتعالی هست. خدایی که جز با اوصاف شناخته نمی شود.

در کنار این شناخت فطرة الله التی فطر الناس علیها هم هست. خدا میل و عشق خودش رو در وجود انسان قرار داد. همونطور که میل به بازی رو در بچه قرار داد.

خواست، تمایل یا طلب در واقع میل درونی انسان هست.

 

بشر آفریده نشد مگر برای بندگی و بندگی ممکن نیست جز با خلوص.

خلوص یعنی حرکت انسان فقط در راستای یک خواست و یک میل باشه و امیال و خواسته های دیگه نقشی نداشته باشند. در واقع امیالی جز میل و عشق به خدا در عمل نقشی نداشته باشند. انسان تماما ذوب در یک هدف و یک خواست باشه. این امر چطور ممکنه؟

از همین جملات مشخصه که خلوص ممکن نیست مگر این که میل و کشش به یک خواسته به قدری قوی و پررنگ باشه که امیال دیگه بی ارزش بشن. این ممکن نیست جز با عظمت هدف و اشتیاق وصال. یعنی یک عشق درونی و یک معشوق متعالی و کامل.

 

خواست و اراده چه تفاوتی دارند؟

خواست، طلب میل و ... در واقع قدم اول هست و جنبه ی درونی دارند. تشنگی یک طلب و خواست هست حالا اگر برای رسیدن به این خواست انسان با اختیاز انتخابی انجام بده و مسیری برای وصال انتخاب کنه این میشه اراده. اگر انسان تشنه وسط بیابان بود و تصمیم گرفت برای پیدا کردن آب به آبادی بره این میشه اراده. اگر به تحقق مسیر توجه کنه میشه قصد و حرکت یعنی بلند بشه و بره به سمت آبادی و اگر این حرکت استمرار و پایداری داشت تا رسیدن به هدف و آبادی این میشه عزم.

 

امید احساس امکان وصولی هست که در حین حرکت به دست میاد. هر قدر حرکت بیشتر باشه و اسباب وصال فراهم تر امید بیشتر هست و بالعکس. اما نبود مراتب قبلی حرکت یعنی اراده و خواست امید رو از بین می بره.

اگر اراده تضعیف شد و نتوانستن به شخص تلقین شد در واقع استعداد و صفات شخص انکار شد شخص ناامید میشه ولی ناامیدی ای که از تحقیر وجود شخص حاصل میشه.

اگر خواست و طلب و اشتیاق انسان از بین رفت یعنی مطلوب بیرونی انکار شد و هدف از بین رفت هم در واقع انسان ناامید میشه ولی این ناامیدی از تحقیر مطلوب و معشوق حاصل میشه. و این ناامیدی ای هست که به کلی اشتیاق و هدف و بندگی رو از بین میبره و همون ناامیدی ای هست که بزرگترین گناه شمرده شده.

 


*باز هم تاکید می کنم این ها فقط برداشت ها و تفکرات شخصی هستند و خوشحال میشم اگر کسی این ها رو اصلاح کنه.

*به هم ریختگی مطلب رو هم به بزرگی خودتون ببخشید این مطلب خیلی وقت پیش صرفا برای پیاده شدن افکارم نوشته شده و الان بدون بازنگری و اصلاح خاصی داره منتشر میشه چون فکر کردم دیگه حوصله گذشته رو برای تکمیلش ندارم. خودتون ارتباط بین قسمت های مختلفش رو پیدا می کنید ان شاءالله.

*انتشار به تاریخ 1397/12/28

۵
سر گشته | ۲۳ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۳۵

نظرات  (۵)

۲۰ دی ۹۷ ، ۱۱:۱۶ علی نیکی
قشنگ بود
👌
ممنون بابت پاسخ

خب برا اینکه منم حرف ناقص نزده باشم
لطفا بیزحمت پیامام رو پاک کنید
پاسخ:
اون مطلبه و این نظر
نظر که قرار نیست کامل و جامع باشه شما یک چیزی گفتید و بنده هم در حد فهم خودم پاسخ دادم که هر دو ناقص هستند
خیلی جوابام سطحیه
نه؟!🙈
حالا قبل از اینکه پاسخ نطر قبلیم رو بدین یادم افتاد که خب اینکه ادم عیال خدا باشه بازم چه ربطی به این داره که حرمت دیگران شکسته نشه؟
خب به نظرم شاید به خاطر اینکه اذیت و آزار دیگران حالا هر موجودی درست نیست و یه جورایی بیحرمتی و شکستن حرمت ادم ها بهدنظرم میاد قتل نفس باشه.. چون ادم ها(حالا ادم های از نطر روحی ضعیف) با این کار شکسته میشن، ممکنه نا امید بشن و ...
چرا گفتم آدم های ضعیف؟ چون فردی که مکان کنترلش درونی باشه از بی حرمتیه دیگران نسبت به خودش ناراحت نمیشه مثل رسول خدا که اون همه بیحرمتی در حقش انجام دادن...ولی فردی که مکان کنترل بیرونی داره و حرف دیگران و کلا دیگران براش مهمه خیلی ناراحت میشه از بیحرمتی
بازم نظر شخصیم بود
پاسخ:
حرفاتون درسته و ایرادی نیست.
یک چیزهایی برای تکمیل نوشتم که اگر تونستم کامل کنم منتشر می کنم. که بعید میدونم کامل بشه چون مجهولاتم هنوز زیاده و خوش ندارم اینطور ناقص و با شک و تردید مطلب منتشر کنم.
سلام. در مورد نا امیدی و بزرگترین گناه
یکی از دلایلش به نظرم میاد این باشه که باعث رکود میشه میشه و این در حالیه که رکود و انفعال جزو قوانین طبیعی این جهان نیست...
تحقیر و بی حرمت کردن انسان هم در مورد بچه ها به همین ناامیدی و توسری خوردن شون مربوطه شاید و اینکه حقیر بشن و تو سری خور هم هیچ کاری دیگه ازشون بر نمیاد توی بزرگسالی و هم اینکه بی اراده میشن و هر بلایی میشه سرشون اورد..
در مورد بزرگسالان نمیدونم چرا گناه شمرده میشه خب علتش رو گفتن که انسان عیال خداست و کسی حق نداره به افریده ی خدا توهین کنه اما دقیقش رو نمیدونم
همه اینا ذهنیات منه 
باید بررسی بشه
اما در کل چرا این سوالا براتون مهم بوده؟

در مورد خواست و اراده یه سرچ کوچیک زدم و معلوم شد اراده و خواست یکی هستن اما اراده با اختیاد متفاوته

مهم بودن دوران کودکی هم به علت شکل گیریه شخصیت و حتی محکم شدن و پایه ریزی شخصیت افراد در این دوران هسن
مثل فوندانسیون یه سازه که باید درست پایه ریزی بشه اگرنه بنا دچار ایراد میشه...گاهی واقعا درمان این مشکلات و عقده ها کار بسیار سختیه و حتی نشدنی گاها

خودتون به نتیجه ای نرسیدین؟
پاسخ:
سلام علیکم
درست میگید بنده هم چند کلمه ای در تکمیل حرف شما میگم.
فکر می کنم ناامیدی در واقع انکار میل و طلب هست نه از درون بلکه از بیرون یعنی انکار معشوق و محبوب. و اگر بندگی و عشق به محبوب و وصال رو بزرگترین هدف بدونیم قطعا بزرگترین گناه هم انکار این هدف هست.
اما اگر همین ناامیدی وجه درونی داشت یعنی عشق و طلب و معشوق بیرونی بود ولی اراده و توان درونی انکار شد این میشه تحقیر استعدادها و صفات انسان. و فکر می کنم از اونجایی که بچه در سنینی هست که در حال شناسایی استعدادها و صفات دورنی خودش هست کوچکترین تحقیر و عقده و بی توجهی ای پایه ریز یک انحراف درونی بزرگ در آینده انسان هست.

خواست در واقع میل ابتدای هست و زمانی که به مرحله انتخاب مسیر وصول به مطلوب میرسه اسمش میشه اراده.
سلام.
جوابشو پیدا کردین اینجا بذارید
پاسخ:
سلام ان شاءالله
التماس دعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">