بسم الله الرحمن الرحیم
داشتم فکر می کردم که اگر قرار باشه از دنیا برم چه کارهایی می کنم؟
اداء قرض و دین مادی و معنوی که با دیگران داشتم یعنی حلالیت طلبیدن و اداء دیون مادی، اداء دیون مادی و معنوی که با خدا داشتم یعنی شاید خمس و زکات و نماز و روزه و ...، استغفار، نوشتن وصیت و ... .
بعد با خودم گفتم اگر فرصتم بیشتر بود چطور؟ چه کارهایی می کنم؟
یک کمی گیج شدم ولی با خودم حساب کردم که باید کاری رو بکنم که بیشترین ارزش رو برای اون دنیام داشته باشه. اما چیزی به ذهنم نرسید.
گفتم بستگی داره چه قدر وقت داشته باشم. مثلا شش ماه اگر باشه شاید فقط بیشتر به عبادات و معنویات بپردازم و استغفار و همین1.
گفتم حالا فرض کن فرصتت بیشتر از این ها باشه اون موقع چی کار می کنی؟
اگر فرصت بیشتر باشه که میشه شبیه وضعیت همین حالا! خب الان چه برنامه هایی برای زندگی دارم؟ مثلا کار و ازدواج و تشکیل خانواده و شاید تحصیلات حوزوی و کار فرهنگی و خلاصه هر کاری که برای یک زندگی مومنانه و برای بندگی خدا توصیه شده ... .
وسط همین سوالها یک لحظه به سوال اول و جایی که این فکرها شروع شده بود فکر کردم. "قرار باشه از دنیا برم"!؟ مگه قرار نیست؟
1. هر وقت گیر می کنم میگم نهایتش میرم پیش استادم و از ایشون سوال می پرسم تا راهنمایی کنند. باید خیلی قدردان ایشون و علم و ولایت شون باشم.
+ وای به حالم که چقدر غافلم از خودم و از مرگ..