دختر: یکی می خوام که خوش تیپ باشه، پولدار باشه، تحصیل کرده و روشنفکر باشه، منو دوست داشته باشه و عاشقم باشه، من و نیازهام رو درک کنه و... . شاهزاده با مازراتی مشکی و کت و شلوار سفید و کروات زرشکی و گل به دست و لبخند به لب...!
پسر: یکی می خوام که خوشکل باشه و ....!، باباش پولدار باشه و ... . شاهزاده ای با مشخصات پری رویایی...!
نتیجه: چند روز، چند هفته، چند ماه و در مواردی چند سال تا رسیدن به پوچی رویاها و ... .
تو یکی از مطالب دوستان از صیغه یا ازدواج موقت با توصیف کصافط کاری یاد کرده بودن! اما همان کصافط کاری به خیلی از این زندگی ها شرف دارد.
تفاوت ش در مهلت دار بودن هست. لااقل حرمت ازدواج و یک پیوند الهی به راحتی خیلی از زندگی های امروزی شکسته نمی شود. لااقل زن و مرد با دل خوش از هم جدا می شوند، نه کینه و نفرت. لااقل تکلیف شان با خودشان و مسئولیت های خودشان روشن هست و هر کس با خودخواهی دنبال رسیدن به رویای خود نیست. لااقل عاقلانه تر در مورد زندگی شخص ثالث و یا احتمالا رابع و خامسی تصمیم می گیرند و متوجه هستند که آمدن شخص ثالث چه مسئولیت هایی دارد و... .
باید توجه داشت که اصلا ازدواج موقت در مقام مقایسه با ازدواج دائم نیست و مسلما اصل بر ازدواج و پیوند دائم هست. ازدواج موقت جایگاه دیگری دارد و باید در جایگاه خودش قرار بگیرد تا درست بتوان آن را درک کرد و آن وقت هست که صد در صد هم قابل دفاع هست. مدافع ازدواج موقت نیستم و متوجه آسیب های آن در صورت استفاده های نادرست هم هستم اما با تقبیح حلال الهی و شرعی هم مخالفم که نتیجه اش خیلی سنگین تر و فاجعه بارتر خواهد بود کما اینکه اگر یک مقدار بیشتر توجه کنیم خیلی روشن نتایج آن طرز نگرش به ازدواج و این طرز نگرش نسبت به ازدواج موقت را در جامعه می بینیم... .
دوم:
بعضی تصور می کنند که در مسئله تشکیل خانواده و ازدواج فقط این پسرها هستند که مسئولیت دارند. باید شغل و کار داشته باشند، درآمد مناسب داشته باشند تا جوابگوی خواسته ها و نیازهای دختر باشد و اگر نگوییم خانه و اتومبیل آماده لااقل باید پس انداز آنچنانی داشته باشند، در عین حال چاره ای جز داشتن تحصیلات بالا ندارند چه از این نظر که باید شغل با درآمد مناسب داشته باشند چه از این نظر که احتمالا تحصیلات کم شان باعث سرافکندگی عروس خانم و خانواده شان نشود، با این اوصاف باید کاملا متدین (درحد تصورات خانواده دختر و خود دختر از دین!)، با اخلاق و با شخصیت باشند و ... با همه این اوصاف باید به موقع به خواستگاری دختر هم بیاید که احیانا دختر دچار نگرانی و فشارهای روحی و روانی و عاطفی حاصل از دیر شدن زمان ازدواج هم نشود!
در مقابل دختر خانم هم احتیاج به پیش نیاز خاصی ندارند مگر زیبایی و سلامت، کمی خانه داری (بلد نبود هم زیاد اشکالی نداره میره خونه خودش یاد میگیره دیگه مگه چیه!)، احتمالا تحصیلات متوسط رو به بالا که نداشتن ش اشکالی ایجاد نمی کند اما داشتن ش مفید هست برای طاقچه بالا گذاشتن! و یک سری مسائل جزیی دیگه...
مسلما نگرشی هم در مقابل این طرز نگاه نسبت به پسرها وجود دارد از طرف خانواده پسرها و خود پسر نسبت به دختر آرمانی ولی این طرز نگرش در حال حاضر لااقل در شهرهای بزرگ خیلی کمتر هست نسبت به طرز نگرش فوق.
نتیجه این طرز نگاه ها قبل از ازدواج می شود آمار نگران کننده دخترانی که سن ازدواج شان گذشته، دخترانی که به عشق و دوستی های خیابانی رو می آورند، دخترانی که برای رفع نیازهای خود به انواع فسادها کشیده می شوند، یا در نهایت دخترانی که تن به ازدواج های نامناسب و شاید بعد از مدتی طلاق می دهند و این بار باید شاهد آمار تکان دهنده طلاق بود یا شاید هم زندگی های مشترکی با طعم طلاق های عاطفی..
از طرف دیگر پسرهایی که توان برآورده کردن انتظارهای قبل از ازدواج را ندارند، نمی توانند همراه درس خواندن شغل پردرآمد داشته باشند همراه با پس انداز مناسب و در عین حال بر تمام جنبه های شخصیتی خود رسیدگی کنند و در مقابل تمام فشارهای جنسی و عاطفی یک جامعه این چنینی را تحمل کنند تا به راه خطا نروند.
با این اوصاف یا باید تسلیم نیازها و فشارها شوند و به دوستی های خیابانی و سوء استفاده های جنسی رو بیاورند. یا باید نیازها سرکوب شوند و همراه با یک زندگی پرمشقت و همراه با فشارهای گوناگون جنسی و عاطفی صبر کنند تا موعد ازدواج شان با شرایط مطلوب فرا برسد که مسلما این موعد خیلی دیرتر از حالت عادی یک انسان با شرایط مساعد و بدون فشارهای جنسی و عاطفی فرا می رسد و به احتمال بسیار زیاد در طول این مدت دچار بسیاری مشکلات عاطفی و جنسی می شوند. نمونه بارز این مشکلات که احتمالا برای اکثر خانواده ها غریب نیست زودرنجی و حساسیت جوانان هست که در پسرها به صورت خشم و غضب دیده می شود و در دختران به صورت حساسیت های عاطفی و ... دیده می شود و وجه مشترک هر دو افسردگی های روحی ست.
اگر فرض کنیم ازدواجی صورت بگیرد نتیجه هر دو طرز نگاه ظلم هست و ناسازگاری و در نهایت یا تسلیم یک طرف و یا طلاق. در طرز نگرش اول زندگی مشترک می شود زن سالاری و می رود به سمت نیازهای نفسانی زنانه از جمله تجمل پرستی و چشم و هم چشمی ها، فخر فروشی های زنانه، رفع نیاز خود برتربینی با ثروت و زیبایی های مصنوعی و ظاهری، تسلط بی قید و شرط زن بر شخصیت و زندگی مرد و... که مهم ترین مسئله که کمابیش در خیلی از زندگی ها دیده می شود همین مسئله تجمل گرایی و ساختن ظواهر بی فایده برای زندگی ها و خانه هاست.
فکر می کنم این مسئله را خیلی خانواده ها تصدیق کنند که حتما در منزل شان وسایلی وجود دارد که جز جنبه تجملاتی و فخرفروشی و بهانه های دیگر هیچ سودی ندارد. گاها وسایل برقی گران قیمت که یا بالکل نیازی به آن ها نیست و یا صرفا از آن ها استفاده تشریفاتی می شود، شاید ظروف چینی و بوفه های پر از ظروف بی مصرف و ... .
در طرز نگرش دوم هم زن حکم کنیز پیدا می کند و این بار زندگی می رود به سمت نیاز های نفسانی مردانه... غضب و خشونت و امر و نهی ها و زورگویی ها، فسادهای جنسی، غرور و حب جاه و مقام و ... که این طرز نگرش ها در حد بالای آن در پادشاهان قاجار دیده می شد.
اما نتیجه هر دو طرز نگاه بازماندن انسان از اهداف و نیازهای حقیقی خود و اسیر دنیا شدن هست و هر مقدار که زن یا مردی تابع این طرز تفکرها باشند به همان مقدار اسیر دنیا و نفس می شوند و خود و خانواده را از هدف اصلی انسانی باز می دارند.
سوم:
الگوهای درست زندگی انسانی و اسلامی در مقابل ما هستند و مسیر آن ها کاملا روشن هست. فقط اراده لازم هست برای قدم گذاشتن بر افکار و رسوم غلط، اراده ای برای قدم گذاشتن در راه امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمة الزهرا سلام الله علیها با حمایت و همراهی خدا و آن بزرگواران انشاءالله...
+ این سخنرانی از استاد رحیم پور ازغدی واقعا با ارزش هست حتما گوش بدین: دانلود
+ ازدواج باید همون طور که هست، ساده گرفته بشه. باید سطح توقعات رو برای شروع زندگی ها پایین آورد.
+ شاید اگر زیاد منتظر دیگران باشیم که کاری برای ما بکنند کار ما هم از کار بگذره. پس تا دیر نشده خود جوون ها باید دست به کار بشن و فکری به حال خودشون بکنن و مسلما اولین قدم خودمون هستیم و بعد خانواده ها و در نهایت فرهنگ سازی در جامعه... یاعلی
ان شا,الله پاسخ تون رو بعدا تو وبلاگ مینویسم
هرچند حرف ما خلاف اونچه گفتین نبود
این رو هم مقابل چیزی در نظر نگرفتیم
فقط به عنوان راهکار برای جوانان کم سن و سال در سن ازدواج مناسب نمیبینم
بیشتر کاربردش همون جمع کردن فحشا و بی بندوباری هست
حق./