عطر یار

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم

عطر یار

سحر به بوی نسیمت به مژده جان سپرم اگر امان دهد امشب فراق تا سحرم

به بوی زلف تو دم می زنم در این شب تار
وگرنه چون سحرم بی تو یک نفس نرود...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
۰۴ شهریور۲۳:۰۸
این نیز ناگفته نماند که کامیابی، چیزی بس زشت است. شباهت دروغینش با لیاقت، مردم را می فریبد. برای عوام الناس، توفیق تقریبا به صورت توفق جلوه می کند. کامیابی، این مشابه استعداد، یک چیز دیگر را نیز گول می زند و آن تاریخ است. فقط «ژوونال»1 و «تاسیت»2 در این باره اعتراضی کرده اند. در زمان ما، یک فلسفه ی تقریبا رسمی، با خصوصیت به خانه ی خود وارد شده، حلقه ی غلامی کامیابی را در گوش کشیده است و در اتاق انتظار او خدمت می کند. "موفق شوید" نظریه ی زمان حاضر است. شیرین کامی، قابلیت فرض می شود. در بخت آزمایی ببرید، مرد قابلی هستید. هر کس مظفر شود محترم است، سفید بخت به دنیا آیید همه چیز خواهید داشت. شانس داشته باشید باقی را به دست خواهید آورد؛ خوشبخت باشید همه کس بزرگتان خواهد شناخت. خارج از پنج یا شش استثناء عظیم که فروغ یک قرن را به وجود می آورند ستایش معاصران، دلیلی جز ضعف باصره ندارد. مطلا طلا بشمار می رود. نو رسیده بودن عیب ندارد مشروط بر آنکه خوب رسیده باشد. ...

بینوایان - ویکتور هوگو

۶
سر گشته | ۰۴ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۰۸

نظرات  (۶)

تشکر
پاسخ:
خواهش می کنم من باید از شما تشکر کنم. ممنون
ذات انسان اینجوریه که دوست داره بهتر باشه...
حالا چه مادی چه معنوی...
شما نگاه کنید در مسائل معنوی سعی نکنیم بهتر باشیم که به جایی نمیرسیم...
بنظرم کلا نمیشه ریشه ی این بحث رو زد...
موفق بودن و موفق شدن (از هر نظر ) خوبه
اما نه باید بهش بیشتر از حد بها داد و نه باید نادیده اش گرفت...
نادیده گزفتنش باعث عدم تلاش و زیادی توجه کردن بهش هم باید از کار افتادن زندگی و بعضا ناامیدی میشه

نمیدونم 
اگه متن رو متوجه نشدم لطفا بازش کنید
پاسخ:
حرف شما درسته ولی نه در مورد هر موفقیتی. منظور نویسنده از توفیق و کامیابی و موفق شدن از بیراهه و با بی لیاقتی به هدف رسیدن هست و نه لزوما با لیاقت و استعداد و تلاش به هدف رسیدن.
از یک جهت دیگه هم توفیق رو بی ارزش میدونه و اون توفیق در اهداف عوامانه و آرمان های تهی شده از معنا هست. هدفی که ظاهر موجهی داره ولی در واقع فقط در نظر عوام ارزشمند هست و نه در حقیقت خود هدف.
و دیگه این که عوام هم برای این موفقیت ها و آدم هایی که از این راه ها به موفقیت می رسند ارزش قائلند و این خودش یک مشوق به حساب میاد.
البته من این ها رو یک مقدار هم با توجه به متن قبل و بعد از این قسمت گفتم.

جالبه که این صحبت برای شاید حدود 150 یا دویست سال قبل باشه ولی همونطور که خودش میگه در طول تاریخ مثل یک بیماری بین مردم رواج داشته و هنوز هم داره.
🙂 


حاجت روا...
شهید، شخصیه؟!!
پاسخ:
آره و نه!
سلام
چه عجب....


حضرت روح الله فرمود ما مکلف به وظیفه ایم نه نتیجه
این درست عکس تفکر نوشته شده در این پست هست

التماس دعا
پاسخ:
سلام و رحمة الله

می شد از حرف نویسنده چنین برداشتی هم کرد ولی منظور چیز دیگه ای هست. بهتره بگیم صحبت شما قسمتی از منظور نویسنده هست.
البته نویسنده در حال تقبیح این نظریه و طرز تفکر هست

محتاجیم به دعای خوبان
۰۵ شهریور ۹۷ ، ۰۷:۳۴ صحبتِ جانانه
جالب انگیز بود

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">